ترجمه ی زندگی | ||
به نام خدای رحمن و رحیم
با همه ی بی سر و سامانی ام طاقت فرسودگی ام هیچ نیست آمده ام بلکه نگاهم کنی دلخوش گرمای کسی نیستم آمده ام با عطش سال ها ماهی برگشته ز دریا شدم خوب ترین حادثه می دانمت حرف بزن ابر مرا باز کن حرف بزن حرف بزن سال هاست ها... به کجا می کشی ام خوب من؟
«محمدعلی بهمنی»
[ چهارشنبه 88/11/7 ] [ 3:50 عصر ] [ گویای خاموش ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |