ترجمه ی زندگی | ||
به نام خدای رحمن و رحیم سلام ---------- از نورگیر خانهمان امروز، آواز بارانی صدایم کرد اما چو با شادی گرفتم من، از چشم مشتاقم سراغش را ناگه حقیقت، تلخ با من گفت: درسی بگیر از لولهی معیوب در شیر آب کهنه و معیوب، نیرنگ و صدرنگی نمایان است
-------- پ.ن.1.
پ.ن.2.
پ.ن.3. بعدنوشت! به من بفهمون [ چهارشنبه 91/10/20 ] [ 8:0 صبح ] [ گویای خاموش ]
[ نظرات () ]
به نام خدای رحمن و رحیم سلام ------------
اربعین امام حسین علیهالسلام و یاران وفادارش تسلیت باد. التماس دعا ------------- پ.ن.1. چهل روز از اون روز ِ، پر آه و غم گذشته چهل روز از اون روز ِ، پر غم و درد و بلا پر از خنجر و خون بود چهل روز پیش این جا اما حالا کربلا ساکت و خاموش شده بعد از شهادت تو، اسیر کردن ماها رو نبودی که ببینی چادرامون رو کندن اما داداش نذاشتم پایمال بشه خونتون دیگه همه میدونن به خاطر خدا بود سخنرانیها کردم تو کاخ شاه پلید با قامتی خمیده، با یک دل شکسته تشنه شهیدت کردن، از غم تو شکستم پ.ن.2. تلاشی نهچندان موفق بود مربوط به سال گذشته برای کودکانه گفتن.. [ پنج شنبه 91/10/14 ] [ 11:37 صبح ] [ گویای خاموش ]
[ نظرات () ]
به نام خدای رحمن و رحیم سلام ------------ دیگر نه جنگ با روزگار، نه شکوه، نه غرولند، نه حتی کوچکترین گلایه... دیگر... تسلیم!
تسلیم! پناهنده! اصلاً.. وَ أنَا عَبْدُکَ الضَّعیـفُ الـذَّلیـلُ الْحَقیـرُ الْمِسْکیـنُ الْمُسْتَکینُ!
قبول؟!
به پناهندهای که جز تو مفرّی ندارد... به تسلیمشدهای بیدفاع... به بندهی گنهکار اما خستهات.. پناه میدهی؟!
از گدای خستهی درگاهت.. دستگیری میکنی؟!
که همهجا تسلیمشدهی بیپناه را امان میدهند... و رحمش میکنند... الهی! هل یرحم الضعیف الا القوی... ------- پ.ن.1. در دایرهی قسمت ما نقطهی تسلیمیم پ.ن.2. پ.ن.3. خواب بودم واژه های خیس بر زمین بازم دلم گرفته تو این نمنم بارون... [ سه شنبه 91/10/5 ] [ 2:50 عصر ] [ گویای خاموش ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |