تحلیل آمار سایت و وبلاگ فرشته جونم به دنیا اومد... - ترجمه ی زندگی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ترجمه ی زندگی
قالب وبلاگ
لینک دوستان

 

به نام خدای رحمن و رحیم

 

 

سلام

 

امروز می خوام تولد یه عزیز رو از صمیم قلب تبریک بگم:

تولد دوست خوب و نازنینم، آنشرلی عزیز، یا همون شیطون ترین فرشته ای که خدا آفرید!

 

 

تصمیم گرفتم تولد این عزیز دل رو با یه شعر تبریک بگم.

فقط دوستان، نارسایی قلم من رو به بزرگی خودتون و البته به خاطر گل روی آنشرلی عزیز ببخشید.

 

 تقدیم به زیباترین گلی که در بهار روئید...

 

مبارک باد این روز و مبارک بود آن لحظه

که وارد شد گلی خندان به دنیا در چنان لحظه:
 

بهاری بود آن روز و بهاری در بهار آمد

هزاران شکر و حمدالله، به باغ ما هَزار آمد
 

بیامد دختری خندان، تو بنگر رحمت یزدان

پر از احساس و شور است او، چو شبنم پاک، با ایمان
 

به میلادش خدا دادش دلی سرشار از عشقش

شده زان لحظه هر چیزی چه معنی دار از عشقش
 

کنار هدیه ی یزدان توانم من چه او را داد؟

کدامین هدیه را بتوان کنار «عشق رب» جا داد؟!
 

فقط یک راه، یک چاره، از این پرسش رهایم داد

«همان لبخند رویم را که آن را هم خدایم داد!»
 

همان لبخند گویایی که پنهان کرد خاموشیم

رهاندم از خیال و داد یاری در فراموشیم
 

همان لبخند خاموشی که از شادی «هم او» دارم

همان لبخند هم مال تو که شادت آرزو دارم...

 

 

 

آنشرلی خوبم، فرشته ی شیطون و مهربون خدا...

روز تولدم ازت «لبخند» هدیه خواستم و روز تولدت بهت «لبخند» هدیه دادم...

پس همیشه ی همیشه بخند، همیشه شاد باش، حتی در سخت ترین سختی ها...

 

قلب  مهربونت پر از عشق الهی باد...

و...

 

تولدت هزاران بار مبارک...


[ جمعه 88/3/1 ] [ 3:56 عصر ] [ گویای خاموش ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

در ترجمه به مشکلی که بر می خورم، آن قدر با کلمات دست و پنجه نرم می کنم تا سرانجام پیروز شوم. در ترجمه ی زندگی ام اما... نمی دانم... پیچیدگی متن زندگی متحیرم کرده... متنی آن قدر گویا که لحظه لحظه اش را حس می کنم، و آن قدر خاموش که پی بردن به معانیش بصیرتی می خواهد که ندارم... اما می دانم نباید تسلیم شد؛ باید «زندگی کرد» تا بتوان ترجمه اش نمود... باید به جایی رفت که حیات به معنای واقعی درش جریان دارد... پس به کوچه باغی از زندگی پناه می برم و از آرامشش، زیبایی اش و سادگیش مدد می گیرم، و «زندگی می کنم»؛ شاید روزی گوشه ای از این متن پیچیده را فهمیدم...
امکانات وب


بازدید امروز: 41
بازدید دیروز: 19
کل بازدیدها: 290275