ترجمه ی زندگی | ||
به نام خدای رحمن و رحیم
سلام
-----------------
--------------------
لوس تر از من خودمم! همش یه روزه ندیدمش، دلم تنگ شده براش.. بچه ننه هم خودتونید! البته جنس این دلتنگی از نوع بچه ننه بودن و وابستگی های این مدلی نیست.. ولی خب.. وقتی خدا یکی از فرشته ترین هاش رو مادرم کرده، وقتی خدا یه کارایی می کنه که عاشق تر بشم و بیشتر قدر بدونم.. خب حق دارم دلتنگ بشم..
هی دارم نوای وب رو گوش می دم
من بی تو می میرم چشماتو نبینم دستاتو نگیرم مادر تنهاترینم دنیا تو مشت منه، وقتی دعات پشت منه فردا مال منه وقتی با تو باشم..
من بی تو می میرم عشقم تو یه دریایی و من یه تشنه م بیا بغض گلومو بشکن بی تو می میرم
وقتی تنها پیشت می شینم همه عشقی تو چشات می بینم زندگی مو به پات می ریزم ای مادرم..
اگه خواب از چشات گرفتم تو آغوش تو جون گرفتم همه عمرم واسه ی تو می خونم
مادر، مادر خوبم اسم تو رو به قلبم می کوبم بهشت زیر پات گم شده مادر بمون کنارم همیشه مادر!
-------------------------
می دونم اصن شبیه کیک تولد نیست. والا سر سفر کلی کار داشتم، دیگه نشد خوشگلش کنم. ضمن این که می خواستم حتی الامکان رژیمی باشه و بدون خامه و اینا :سوت
شکلاتاش نسوخته ها!! شکلات تلخ بود و خودش خیلی تیره بود، توی عکس هم سیاه تر افتاده!
یه گردویی هم پخته بودم که اون از اینم قیافه ش ساده تر بود، دیگه عکس نگرفتم.
بفرمایید [ شنبه 92/12/3 ] [ 3:54 صبح ] [ گویای خاموش ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |