ترجمه ی زندگی | ||
به نام خدای رحمن و رحیم
سلام
------------
برای عزیزی که ماه هاست دلم به خاطرش آشوبه.. برای کسی که از غصه ش، نزدیک بود توی خیابون سکته کنم.. برای مخاطب خاصی که این روزها بیش از هر وقتی نگرانشم...
چه شاهدی بالاتر از درد قلبم اونم بعد از 6-7 روز، و اشک های نگرانی که شبانه روز صورتمو شستشو می ده؟ . . .
***
خدا.. خداا.. خدااا...
با دل خون و چشم خیس به تو می سپارمش آسون نیست نفسم توی دستات باشه نذار یک نفسم تنها شه...
به تو می سپارمش تا وقتی می گیری دستاشو تو سختی.. تا بذاره رو هم چشاشو تو به جام نگرانش باشو
تو خدایا حواست باشه نذار یک نفسم تنها شه نذار کم شه یه تار موشو اگه سردشه بپوشون روشو
[ شنبه 92/3/18 ] [ 7:25 عصر ] [ گویای خاموش ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |