• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : توصيه هاي ايمني را جدي بگيريد! :))
  • نظرات : 13 خصوصي ، 83 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + بانو 

    سلام آبجي

    اوااااا كي آپيدي من نديدم؟

    البته سيستم نداشتم چند روزه...كامي تو بيمارستان بود حالش خيلي وخيم بود...چند روز سيستم خالمو قرض گرفتم اما لازم داشت ديگه پي دادم...شرمنده خلاصه...بي كامي شدم بد درديه بددددد...

    خخخخخخب حالا درست شد سيستم تو؟؟؟ ميبردي رو طناب پهنش ميكردي خشك شه

    مهمون ناخونده چي چي ه؟ لپ تابو بده دست داداشي خودت از اين به بعد بشين پاي سيستم...پسراي خونه چقد بعضي وقت ها لوس ميشن همه چي مال خودشون ميشه...مث ما...ماشين ديگه داشتيم يه مدت مال ايشون بود...كاميم تا ميام كنارش ميشينم ميگه پاشو كاااااااااار دارم اييييييييش...يعني شيطونه ميگه همچي قاموشتش بزنم خودش كيف كنه...آخه من كه دو روز بيشتر تو خونشون نيستم كه...بايد بزاره تا دلم ميخاد باهاش كار كنم اخه برم خونه خودم بي سيستم ميشم باز كلي بايد منت شوهرو كشيد تا بعد چند ماه يه سيستمي چيزي تهيه كنه ايييييييييش بدم مياد از منت كشي...

    پاسخ

    سلام ... آره خب هم نت نداشتي هم خييييييلي سرت شلوغ بود خو.. :) / رو طناب؟ :دي ععععع خو زودتر راهکاراتو مي گفتي، نه حالا که ديگه کيبوردش سوخته! :( :دي / قاموشتش يني چييييي؟ :دي .. / آخييييي، چقد دلم گرفت از اين: "من كه دو روز بيشتر تو خونشون نيستم كه.." :(