• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : بر باد رفته..
  • نظرات : 5 خصوصي ، 28 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    دکتر! جواب چي دکتر؟!
    مي گم ... هنر آنست که خلاف روخدونه شنا کني ...
    آره! اين هنره ...

    پاسخ

    سلاااااااااااااااااااااااام! :) .. واي شقايق نمي دوني چقد خوشحالم! بعد از اين همه مدت.. دلم تنگ شده بود خب.. :) // هه هه هيچي بابا، جواب همون دکتر ديگه ;) همون که من يکي که فقط محض کيک و آبميوه و البتهههه آب معدنيش رفتم :پي و البته براي اندکي کسب تجربه که ببينم چه جورياس.. :) / شما چه خبر دکتر لينگوئيست جانم؟ :) /// آره، شناکردن خلاف رودخونه هنره.. اما گاهي هم نيست انگار.. نمي دونم.. يعني خب، به قول ترانه بايد يه شناختي پشت اين حرکت باشه.. گاهي فکر مي کنيم که مي دونيم داريم چه کار مي کنيم، اما...
    به نام خدا
    سلام
    راستي قالب نو مبارک
    يادم رفت تبريک بگم :)
    پاسخ

    سلام ... ممنونم.
    + رب 
    اصلاحيه!
    *دکتر! ميدونستي جوابا 26م مياد؟
    پاسخ

    حالا هي تکرار کن هي استرس وارد کن :پيييييييييييييي
    + رب 
    دکتر ميدونستي 26م مياد؟:اس
    باورت ميشه استرس گرفتم تاريخشو ديدم؟!!!!!:)))

    ..................
    دکتر "هر از گاهي" نوشته ميشه؟بعد اونوخ چجوري خونده ميشه ؟

    p:))


    پاسخ

    شما هرجوري مي خواي بنويس دکتر! :)) چه جوري خوندنشم که خب من هرچي بگم شوما قواعد فونالوژيت مي فرقه با ما! :q // جدي 26 ام؟ هووووووم.. آره خب باورم مي شه.. :qqqq
    + رب 
    ما حتي قاصدک خودرو هم نداريم ..
    حتي هرازگاهي..


    ppppppppppppppppp;))))))))))))))))))))))))))
    پاسخ

    سلام ... :ديييييي حالا مثلاً ما که داريم چه خيري ديديم؟ ;دي / هي گاهي هرازگاهي کردي، ياد اون شعره افتادم :))
    + رب 
    ما اصن قاصدکي نداريم ک حالا فوتش کنيم که بعد برگرده طرف خودمون يا نه :|
    :))
    پاسخ

    سلام ... :دي .. ما هم که به طور خاص نداريم؛ يعني هر از گاهي يه گوشه اي از باغچه مي بينيم خودش به صورت خودرو دراومده.. که اونم اين طوري ضايعمون مي کنه تا دفعه ي بعدي که يه گوشه ديگه دربياد! :qqq
    راستي چقدر اتاقتون بهم ريختس چرا؟ :)))

    پاسخ

    اتاق من نيست، اينو هم از تو وب سامع سوم برداشتم.. بريد از خودش بپرسيد :)) // آهان ياد اين افتادم! پارسال ايام امتحانا ميزي که پشتش درس مي خوندم دست کمي از اين نداشت! :)))) يني من کلاً ايام امتحانا شلخته مي شم! :| (برخلاف ترانه و تيردراپ و اينا که به گفته ي خودشون دم امتحانا و وسط امتحانا ميفتن به خونه تکوني! :پي) .. بعد خو آخراي امتحاناي ترم سه بود که از ميزم عکس هم گرفتم! :پي ترم سه هم از هر ترمي وحشتناک تر بود! درس و امتحان، پروپوزال، ترجمه هاي خودم، هزارجور تحقيق و لکچر و اينا.. يني دااااااااغون بودم! و در نتيجه ميزم از هروقتي خوشگل تر شده بود! :q .. ديگه آخراي امتحانا بود که ازش عکس گرفتم بذارم تو وب، روم نشد!! :q :پييييييييييييييييييييي
    به نام خدا
    سلام
    چند روز پيش بود نمي‌دونم يا ديروز بود يا پريروز :دي حافظه رو ببين تو رو خد :دي
    رفته بودم کنار باغچه پايين آپارتمان و به برگ‌هاي تازه در اومده نگاه مي‌کردم ياد اين کاج مطبق بيچاره هم افتادم.
    بعد پايين پام رو نگاه کردم ديدم تو باغچه بوته قاصدک در اومده يه صاقه پر از گل قاصدکي که هنوز نرسيده بود :دي
    شايدم بهتره بگم هنوز کامل رشد نکرده بود. اومدم يه دونه از قاصدک‌هايي که کنار هم گل قاصدک رو درست کرده بودند بکنم، دستم رو بردم طرفش تا بکنم، اما پشيمون شدم و نمي‌دونم دلم سوخت يا چيز ديگه نکندمش :))
    پاسخ

    سلام ... * ساقه :))
    + رب 
    "گاهي خودمون متوجه نيستيم خو"
    دقيقاااااااااا
    احسنت دکتر! اصن درّ و گهر مي باره ..به به به به!
    جدي ميگم نکته ظريفي بود ..
    همممممممم
    پاسخ

    ترشي نخورم يه چيزي مي شم، نه؟ :پييييي ... :)
    + رب 
    راستي دکترجان خبرداري نيمه دوم همين ماه جواب ها مياد؟
    مطب دست و پا کردي؟
    پاسخ

    بلي خبر دارم! :)) مطب که هنوز نه، ولي فعلاً گوشي معاينه و يه چند تا آمپول و سرنگ و اينا خريدم که در ابتداي کار کم نيارممممم، حالا بقيه ش تا بعد! :)))
    + رب 
    اولا که واااااااااااااااااااااو ! دکتر چه قالب قشنگي گذاشتي ! کلي انرژي مثبت و بهاري و اينا :)
    .................................................
    بعدم بايد اعتراف کنم منم ديروز تولد و نشناختم تا يکمي گذشت و برام جا افتاد کيه :)))
    تازه هي ميگفت فلاني يا مثلا از فلاني :دي اينو پرسيدم و اينا بعد کللللللللي بايد فسفر ميسوزوندم که کيارو داره ميگه :))
    من اصن اسم بچه هارو نميدونم خو..يني چون با اسم صدا نکردم و ايضا سيو نکردمتون خيلي بايد فککنم تا به نتيجه برسم :)))
    پاسخ

    سلام ... ممنون :)) / هه هه تو چقد تلاش کردي پس! من که همون اول گفتم ببخشيد شما؟ :دي
    + رب 
    سلاممممممممم

    *"نادانسته ها" رو داشتي؟
    پاسخ

    :دي بالاخره دکتري گفتننننن :)) / واي تران اينقد دکتر دکتر کرديم که ديگه قاطي کردم! ديروز تولد زنگ زده بود، بعد خو از شماره خونه شون بود، ديگه نمي شد از شماره شناخت خو.. همين طوري ديدم کد تهران ه؛ جواب دادم، گفت سلام دکتر! تو دلم گفتم هاه! خو فقط ترانه به من مي گه دکتر، اما اين که يکي ديگه س! همين طوري موندم که خدايا اين کي ه! :| بعد نتيجه اين شد که با وجودي که صداي تولدو زيااااد هم شنيده م، اما تا معرفي نکرد نشناختم! :| p:))) حالا اگه همون اول مي گفت گويا مي شناختما! اما دکتر گفتنش گيجم کرد! :)).. آخه دکترم اينقد کم حافظه و گيج؟ :))
    + رب 
    چقد قشنگ.."همه چيز را زير و رو کرده ام/خودم را زير همه ي داشته ها/تو را روي همه ي نداشته ها"
    ....................................................................
    "
    مي بيني؟

    قاصدک هم داشت بهم مي گفت: آرزوهات بخورن تو سرت!"

    خب خلاف جهت فوت نکن خووو

    اتفاقا ديروز سر نماز اومدم يچي به خدا بگم ..بعد با خودم گفتم شايد مشکل هيچ چيز و هيچ کس نيست ؛ شايد من خيلي چيزها رو نميدونم و چون براساس نادانسته هام چيزي رو ميخوام هي به ديفار ميخورم .(اينو کاملا با خودم بودما ؛ الان که اين خلاف جهت و خوندم يادش افتادم خو)

    پاسخ

    سلام ... هوم.. نه راس مي گي، اتفاقاً يه حرفايي براي همه مون مخاطب دارن.. :) .. اما خب گاهيم براي يه چيزايي تلاش لازم مي شه.. هوم، بايد فرق اين دو حالت رو بفهمم، که نمي فهمم خب.. // بعد از ويرايش، اينم اضافه کنم: نسيمش اين قدري آروم بود که من اولش واقعاً حواسم نبود خلاف جهت ايستادم... گاهي خودمون متوجه نيستيم خو.. هوم؟
     <      1   2