وبلاگ :
ترجمه ي زندگي
يادداشت :
ببار اي بارون ببار...
نظرات :
5
خصوصي ،
31
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
پارسا زاهد
به نام خدا
سلام
امروز آخرين امتحان رو دادم. البته به جز اون مورد مقاله که استاد وقت داده. دستش درد نياد :)
جاتون خالي امروز قبل امتحان چشمم به جمال يه فروند سوسک قهوهاي روشن متاليک، روشن شد.:دي
البته تو باغچه حوزهي امتحاني. جالبيش اينه که 20 ثانيه قبل رو همون ديوارهي باقچه نشسته بودم :دييييييييييي
. بعد يه دفه شيطون اومد تو جلدم که با صداي کمي بلند. البته فقط کمي بلند، بگم سوووووسک. بعد ببينم عکسالعمل خانوماي اطراف چيه. :دي
اما يه چيزي که نميدونم چي بود نذاشت اين کار رو بکنم. :)
جاتون خالي امتحان هلو بود. اما خيلي پيچونده بودن سوالا رو. مجبور شدم سه بار سوالا رو دور کنم تا همه رو جواب بدم. التماس دعا
:)
پاسخ
سلام
به سلامتي، همه ي ممتحنين موفق باشند.
اگر مي گفتيد سوووووسک، عکس العمل خانم هاي اطراف رو نمي دونم، اما احتمالاً گرفتار چوب خدا مي شديد که صدا نداره و امتحانتون داغون مي شد! :دي
شانس اورديد :->