• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : بدون عنوان و شرح! درست مثل قسمت هايي از زندگي...
  • نظرات : 5 خصوصي ، 18 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    به نام خدا
    سلام
    آپ پليز :)
    پاسخ

    سلام
    نه ديگه، ترانه گفت آپ نکن :دي
    چشم، ايشالا به زودي.
    + تران 
    سلام

    آپ نکني يه موقع
    [ابرو]
    پاسخ

    سلام
    اي واي مي خواستم آپ کنما، اما حالا چون تو درخواست آپ نکردن دادي پشيمون شدم! جاست فور يو هاااا! :پي
    بسم الله الرّحمن الرّحيم
    ....اياک نعبد و اياک نستعين...

    واقعاً بهترين دعاست :)
    التماس دعا
    پاسخ

    سلام
    ...
    اياک نعبد و اياک نستعين...
    محتاج دعا هستم، و نيز دعاگو
    + منم ديگه 
    آيا ميدانستيد من آن پست را گم کرده بودم!
    آيا ميدانستيد من کلي يروز دنبال اين پست و جوابيه الي بودم ؟
    آيا ميدانستيد از آخرين باري ک نظر دادم به بعد ديگر اين پست را نيافتم!
    آيا ميدانستيد من داراي چشماني بسسسيار زيبا و باباقوري هستم!!!!
    پاسخ

    سلام
    :دييييي
    آخي نازي، چشماشو Oo :پيييي
    :)
    + تران 
    هاي

    جفت تعبيرا قشنگن ...:)
    الي کجا گفته ؟چي گفته؟
    من نديدم چرا!
    پاسخ

    سلام
    توي کامنت هاي يکي از پست هاش، در جواب کامنتت گفته بود.
    فکر کنم خودشم يادش رفته باشه :دي
    مي بيني؟ هيچ چيزي از چشمان تيزبين من در امان نيست :پي (و نيز از تحريفاتم :پيييييي :دي)
    اين جا:
    http://pari-oochooloo.blogfa.com/comments/?blogid=pari-oochooloo&postid=60&timezone=12600
    (اين قدرم يادم نبود ديگه، گشتم پيدا کردم :دي)
    + رز 
    سلام
    كي آپيدي توووووووووو؟؟؟
    آخرش رئيس جمبوريو ديدي نديدي هر دو؟؟؟
    پس ازين به بعد بشينم تي وي رو با دققققققت نگا كنم هر جاد عادل ديدم دورو ورشم ببينم
    شب آرزوها مبارك هاه؟چيزه ببخشيد التماس دعا
    برام خيلي خيلي بسيار زياااااااااااااااااات دعا كن اين كنفرانسمو خووووب ارائه كنم

    پاسخ

    سلام
    نه ديگه، توفيق زيارت نداشتن :دي
    آره واقعاً، اطرافش رو هم ببين :دي
    همه رو دعا کردم و مي کنم.. تو که جاي خود داري آبجي :)
    و محتاج دعا نيز هستم..
    + کچل دوست هستم 
    :دي

    باکلاسي رو باور دارم اما با کلاس نيستم
    فقط دست و دلم نمي رود
    باورت نمي شود که حتي ج دادن هم از زير زره بين اين بوووق ها در امان نيست
    يکي نيست بگه بتوچه اخه!البته ببخشيدا
    ولي جدي!
    خودمم ميدونم که به اون چه ها ... ولي دلم را زد حرف هاي تيزش !
    خدا سوسکش کند همي!
    نه مي ترسم! خدا مورچه اش کند ..آن هم نه ازون مورچه هايي که گاز ميگيرند از همين معمولي هاش!
    خلاصه اينکه آپم!يک آپ کپي پيستي داخ!
    پاسخ

    سلام
    حرف هاي تيز...
    :(
    هوم :(
    چرا نمي ذارن يه گوشه ي دنيا، ولو مجازي، دلمون خوش باشه..
    بسپرشون به خدا دختر هميشه بهار :)
    (اين تعبير الي بود، رفرنس دادما، دوباره نگي پليجريزم :دي)
    بعدنوشت:
    الآن رفتم چک کردم، ديدم نوشته: دختري براي تمام فصول!!!
    يعني چه ربطي داشت؟! :دييييييييي
    فقط توي کلمه ي دختر مشترک بودن :ديي
    پس هيچي، ديگه بي خيال رفرنس، به نام خودم ثبتش کن پيليز :پي
    + دوست بچه معروف! 
    سلام

    ملت چقد بدون شرح هاشون فرهيخته س که شونصدتا پ.ن ميخوره براش!
    من موندم من صبح تا شب اونجام جز چنتا کچل کسي و نديدم ..نمدونم چجورياس وقتي مياي همه مسئولان مملکتي ميان ..دو روز ديگه بايد منتظر هيلاري و اوباما و ... باشيم!

    من هم دقيقا همين شکلي ميشم..! نمدونم چرا ..آرزوم نمياد ..

    هي بابا..
    پاسخ

    سلام
    :پي
    ديگه ديگه :پي
    شايدم از بس به کچلا توجه مي کني حواست از اين جريانات پرت مي شه؛ يه کم بي خيال کچلا بشو، تو هم بالاخره دوست بچه معروفه اي ديگه، شايد دفعه بعد که رفتي هيلاري و اوباما رو هم ديدي :دي
    هوم.. :(
    مسئله اين جاست که در شرايطي زبان آرزوهام بند مياد که يه دنيا هم با خدا کار دارم، که کلي همه کارا تو هم پيچيده و محتاج کمکشم...
    هي :(
    + حس 
    گويا منم هميشه اينطوري ميشم!
    يعني با کلي اميد و ارزو و خواسته ميرم! وقتي ميرسم ميگم هر چي تو بخواي...فقط صبرش رو به من هم بده
    دعايم که گيرا نيست..ولي مگه ميشه براي گويا دعا نکرد؟

    پاسخ

    سلام
    خوش به حالت که مي توني بگي هرچي تو بخواي..
    آخه خيلي سخته که از ته دل و با اخلاص و واقعي اينو ازش بخوايم...
    چرا گيرا نباشه؟ حتماً هست :)
    و خيييييييلي ممنونم :)
    بوس

    به نام خدا

    چند باره سلام

    حالا پ.ن3:

    اونم مهمترين قسمت پستتون از نظر من

    من هم هميشه دچار اين دو راهي مي‌شم. بگم که هر چي صلاح خداست يا بگم خدايا راضي بشو به اون چيزي که دوست دارم

    اما بعضي وقتا ياد اين نتيجه‌گيري ميفتم که چرا اين قدر به خدا بدبينم. چرا بايد فکر کنم که هميشه صلاح خدا اون چيزي نيست که منم مي‌خوام. خدا که نمياد هميشه بهم الهام کنه. بهم وحي کنه.

    اين جور موقع‌ها اگه يادم باشه و شيطون نياد وسط کار منو نسبت به خدا و مهربونيش بدبين کنه، ياد اين ميفتم که خدا گفته بدترين گناه نا اميديه. پس اميدم رو بيتشر بيشتر مي‌کنم و کاري که فکر مي‌کنم درسته رو انجام مي‌دم و آرزويي که فکر مي‌کنم صلاحمه رو مي کنم.

    واقعاً آيه مناسبي گذاشتين

    اياک نعبد و اياک نستعين

    مگه ميشه آدم اين آيه رو بخونه و بعد کاري کنه که خدا نظرش به اون نباشه و ياريش نکنه؟

    انشالله که همون چيزي که آرزو داريم، همون صلاح خداوند هست

    التماس دعا تو اين شب عزيز:)

    پاسخ

    سلام
    اين که گفتيد:
    «چرا بايد فکر کنم که هميشه صلاح خدا اون چيزي نيست که منم مي‌خوام.»
    خب شايد يه دليلش اين باشه که وقتي يه چيزي خلاف ميلمون پيش مياد، بعد مي گيم خب لابد صلاحمون در اين بوده، و گاهي هم بعد يه مدت به حکمتش پي مي بريم..
    به همين خاطر گاهي ناخودآگاه فکر مي کنيم که اين يه رابطه ي دوطرفه است! يعني فکر مي کنيم چون چيزي که خواهانش بوديم به دليل حکمت خدا برامون اتفاق نيفتاده، پس لابد حکمت خدا مخالف خواست ماست!!
    در حالي که به قول شما اين طور نيست؛ اين رابطه دوطرفه نيست.
    البته نمي گم هميشه اين طوره ها، اما به نظرم اين خيلي تأثير مي ذاره توي اون طرز فکر...
    دعاگو هستم و محتاج دعا

    به نام خدا

    سلام

    پ.ن3:

    منم از دوربين مصاحبه و اينا فراريم. از دوربين فراريم چون مي‌ترسم سر و وضعم نا مناسب باشه. از مصاحبه هم اينکه شايد هول بشم نتونم چيزي بگم:دي

    جناب حداد عادل کم سعادت بودن که متوجه شما بشن و سلامتون رو جواب بدن. آخه بهشون نمياد آدم بدي باشن. يه جورايي مثل همون قضيه هلو هستن. :دي حالا هلو نباشن، يه ميوه‌ي ديگه که دوستاشتني باشه :دي

    احمدي نژاد رو شما نذاشتين. بيچاره احمدي نژاد :دي

    الان اينجا رو فيلتر مي‌کنن :دي

    راستي منم برام سواله شما چرا خانم حس غريب؟

    شما که شغلتون اينه.!!!

    پاسخ

    سلام
    اين کتابخونه ملي من هر وقت رفتم يه برنامه اي داشت برام!
    اينو توي خاطرات روزانه ي برسا هم يه بار گفتم، بازم مي گم اين جا:
    روز اول که رفتم ثبت نام کردم، تازه کاراي ثبت نام تموم شده بود و من رفته بودم داشتم براي کتاب و اينا سرچ مي کردم، از دور ديدم انگار دارن مصاحبه مي کنن اما اعتنايي نکردم؛ مشغول کارم بودم که يهو ديدم يه ميکروفون اومد توي صورتم!! و يه دوربين هم داره فيلم مي گيره! نامردا بدون اين که حتي اجازه بگيرن و اينا شروع کردن به مصاحبه! خواستم بگم مصاحبه نمي کنم و اينا، اما گفتم بي خيال، ديگه ضايع ست بخوام خواهش التماس کنم که فيلم نگير :دي
    بعد قشنگيش اين بود که طرف هرچي مي پرسيد من هيچ نظر و عقيده اي درباره ش نداشتم :پي آخه خو تازه عضو شده بودم!! بهشم گفتم من همين امروز عضو شدم؛ بعد يه کم در مورد ثبت نام و اينا پرسيد، بعدشم رفت. ديگه هم نشد بپرسم اين اصلاً براي کجا بوده!!
    فقط اميدوارم پخشش نکرده باشن يا لااقل آشنايي نديده باشدش! :دي
    مي بيني ترانه؟
    هر وقت اومدم اون جا يه همچين اتفاقي افتاده :دي
    مي بيني افتخار ناهار خوردن با چه آدم مهمي رو پيدا مي کني؟ :پيييي
    «با تشکر، ستاد بي جنبه ها!» :دي

    به نام خدا

    سلام

    حالا پ.ن1:

    نمي‌دونم شايد آدما چون جديداً حس تازگي و جديد بودن به آدم دست ميده. اما خب همه آدم هستن و آدم‌ها مشکلاتشون تقريباً مثل همه، پس حس تکراري بودن دست مي‌ده.

    نمي‌دونم شايد اشتباه کنم، اما واقعاً تو اين ماجراها ما ساکن هستيم و ماجراها از کنارمون رد مي‌شن. نه تو قطارها. نه تو هر کجاي ديگه. اگه از ديد خودمون نگاه کنيم، يعني از ديد اول شخص( رفتم تو فيزيک و بازي هاي رايانه‌اي :ديييي) اون وقت حس مي‌کنيم که ما ساکن هستيم و اطرافمون حرکت مي‌کنن. اون لحظه که توجه مي‌کنيم به ماجراي بقيه، خودمون ناخواسته دچار سکون مي‌شيم. البته اين سکون نسبيه. از نظر ناطران ديگه ما در حرکتيم و اونا خودشون رو در سکون مي‌بينن.

    نمي‌دونم شايد اصلاً پرت و پلا گفتم. ببخشيد :دي

    پاسخ

    سلام
    اين چيزي که در مورد سکون ما و حرکت ديگران و برعکسش گفتيد رو قبول دارم، اتفاقاً بهش فکر هم کرده بودم (البته خيلي کم).
    اما اون تکراري بودن منظورم چندان تکراري بودن روزهاي زندگيمون نيست؛ بيشتر منظور تکراري بودن قصه ي زندگي ه، يه جورايي مثل قصه ي يه فيلم تکراري، انگار که هرچي توي فيلما ديديم و توي قصه ها خونديم (اونم قصه ها و فيلم نامه هاي تکراري!) و فکرشم نمي کرديم برا خودمون پيش بيان، يهو پيش ميان!
    خودم نفهميدم چي گفتم! :دي
    + حس 
    سلام گويا ي عزيزم
    چه بسيار براي همه ي ما اين حس سکون شکل ميگيره...
    ولي انشالله خيلي زود همه چي دچار تحول ميشه!
    فقط دراين مواقع بايد خيلي دقيق دنبال نشونه ها بود
    :دي
    منم اينقده از کادر فراري ام! بعد اون هفته اي مجلس بودم! گفتم از اين طرف برم دم دوربين اين خبرنگاره نباشه /خوش و خرم داشتم ميرفتم که ديدم يه دوربين دقيقا اون طرف بوده!
    دلم ميخواست اونوخ مو بکشم
    :دييييييييييييييييييييييي

    پاسخ

    سلام
    اوهوم :)
    الهي، حول حالنا الي احسن الحال...
    بابا شما که شغلت ايجاب مي کنه تهيه ي خبر و دوربين و ديدار با سران رو ديگه چرا؟ :دي
    حالا ما عوام الناس از اين حرفا بزنيم يه چيزي :پي
    امشب ما رو هم دعا کن :)
    + سلام دوست مومنم 
    خداوندا به من و برادران و خواهران مومنم ايمان، خلوص، تقوا،سلامتي، جمال ، جلال ، عزت، کرامت ، احترام، وقار، متانت، صبر، توفيق در عبادت ، لذت عبادت، تمرکز حواس در عبادت، صداقت ، خلوص و پاکي و محبت پيامبر (ٌص) و اهل بيت ايشان، رزق حلال و فراوان، شوق عبادت، يار حضرت مهدي (عج)، همسر پاکدامن و مومن و وفادار و علاقه مند به ما و نجيب و اهل زندگي و چشم پاک و گوش پاک و زبان پاک و قلب پاک نصيب فرما،خدايا مارا در راه آنچه برايمان مهم است توفيق و روزي بي حد عطا فرما و مارا بيامرز و در فردوست جاي ده و مارا بي حساب در بهشت جاودانت مسکن ده و هر جا که حقي از کسي ضايع کرديم به لطفت با اين دعا براي برادران و خواهران ديني ام راضي بگردان. آمين
    پاسخ

    سلام
    الهي آمين.. :)
    اين خداي عجيب ...!
    پاسخ

    سلام
    هاه؟!
    آهاه!
    :)
       1   2      >