• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : خوشمزه اما غريب...
  • نظرات : 5 خصوصي ، 49 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    به نام خدا
    سلام
    حالا از پشت رايانه اومدم :)

    مي‌گم خب اين دفه براي ده بيست نفر غذا درست کنيد و همه دوست و آشناها رو دعوت کنيد :دي. اين طوري سر حال ميايين

    من خيلي وقته تجربه چسبيدن صبحونه رو نداشتم :(
    اصلاً وعده‌ي صبحونه وجود داره؟
    فکر کنم اين وعده‌ي غذايي يه توهم باشه، نه؟

    گفتين دوري از خونواده. راستش رو بخواين من البته تو خونه خودمون که هستم، يه دو روز مامان نباشه و يا حتي بابام، بي حوصله ميشم و هي زنگ مي‌زنم بهشون :)
    خدا پدر و مادر همه رو حفظ کنه :)
    الان اومدم شکلک لبخند بذارم اول اينو گذاشتم :]
    به نظرتون اين دومي چه جور لبخنديه :دي؟
    پاسخ

    سلام
    ده بيست نفرو مهمون کنم؟!
    ديديد يه بچه اي وقتي غذا نمي خوره بهش مي گن اگه نخوري فلفل ميارم و اين حرفا؟
    حالا منم همون! :دي
    قول مي دم غذام رو بخورم ديگه از اين تجويزا نکنيد وسط درسام وقت ندارم 10-20 نفر مهمون دعوت کنم! :دي
    (ستاد جنوبي هاي مهمان نواز! :پي)
    آمين :)
    اون داره زورکي مي خنده، تابلوئه که خنده ش از ته دل نيست :دي