• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : امان از روزگار...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 15 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + قطره 
    قويا؟ چرا نمي آپي ؟ ما يه لنگه پا وايساديم همينجورکي
    به قول قميا همساختکي
    سلام
    خوفي؟
    زينب خواهرته؟ واقعا؟ حالا کجا رفته؟ مي دونم که خارجه ... اما دقيقش را امار بده کجا رفته چي کار مي کنه:دي
    تا تو بري تهران آقامجتباتون هم برگشته ... غصه نخور ...
    راستي چرا مامان و بابا نمي يان تهران؟
    + الي 

    سلام

    مثكه بيماريت خوب شده ها ، 2 تا آپ پشت سر هم !

    از رفتن گفتي ، دلم واسه مامانم مي سوزه خيلي به من وابسته شده واي به روزيكه من بخوام برم .

    + گل رز سياه 
    خيلي زيبا بود و به دلم نشست
    موفق باشي عزيز دلم
    سلام
    گاهي وقتا دلم ميخواد بچه هام هنوزم کوشولو بودن.. از سرو کولم بالا ميرفتن.. دلم ميخواد ميتونستم هنوزم وقتي از کار روزانه خسته ميشم محمدو بغل کنم و برم تا سرخيابون يه چرخي بزنم برگردم تا خستگيم در بره.. دلم ميخواست هنوزم ميتونستم در آغوش بکشمشون و تا جايي که قدرت دارم فشارشون بدم اونقدر که صداي فريادشون بلند شه.. دلم ميخواد هرجور که ميشه .. هرچي که ميشه.. بچه هام پيشم باشن .. دورم باشن.. گاهي که يکيشون نيست.. بارها و بارهاميرم در اتاقشو باز ميکنم و باحسرت به اتاق خاليش نگاه ميکنم.. امسال تابستون پيش اومد روزايي که هيچ کدومشون خونه نبودن.. روزاو شبايي که ترس به دلم راه پيدا کرد.. که چند سال ديگه وقتي هرکدوم برن سرخونه زندگيشون .. من دووم ميارم؟
    ما هرچي داريم براي بچه هامون داريم.. ايثار ميکنيم.. از خواسته هاي خودمون ميگذريم فقط براي اينکه بچه هامون به خواسته هاشون برسن. و چقدرخوبه که بچه ها وقتي بزرگ شدن.. وقتي کسي شدن .. يادشون نره که اين موفقيتهارو مديون چه کساني هستن.. وقتي که بزرگ ميشن پدر مادراشونو کوچيک نبينن.. والدين وقتي سنشون بالا ميره دلنازک ميشن.. توقع احترام بيشتري از بچه ها دارن.. پس بهشون احترام بذارين و بذاريم.
    راجع به پست قبليتم همينجا نظرمو ميگم چون ميترسم مثل وبلاگ بقيه اجازه نظر دوباره بهم نده ..
    ميدوني چيه گوياجان .. منم خيلي وقتا حرفاي زيادي براي گفتن دارم.. دهنم پر از حرفه.. اما بادهن پر که نميشه حرف زد :(
    سلام
    خيلي زيبا در مورد مامان و بابا نوشته ايد. از طريق انجمن برسا وبلاگتون رو پيدا کردم، اگه مايل بودين تبادل لينک مي کنم
    ممنون

    سلام

    اين سرنوشت همه ي پدر ومادراست.بالاخره روزي همه تچه ها مي رند واونا تنها ميشند.مهم اينه كه بچه ها نذارند اونا در تنهائيهاشون زياد تنها بمونند وتا ميتونند به اونا سر ميزنند.راستي شما كجا ميريد اگه رفتنتون از نوع... است تبريك عرض مي كنم

    پاسخ

    سلام ... خير اشتباه نکنيد! بنده براي تحصيلات دو سال مي رم شهري ديگر :) ... در مورد صحبت اوليه تون هم، خب بله درست مي فرماييد.
    + 2066 
    به نام خدا
    سلام

    چقدر قشنگ بيان کردين..



    فداي دل مهربون و دستان زحمتکش و چشمان خيس و لبخند روزي لبشون...
    فداي محبت هاي بي چشمداشتشون...
    همه ي هستيم فداشون!



    من نيز هم!



    به نام خدا

    سلام

    انشالله که خداوند تحمل دوري از فرزندان رو براشون آسون کنه و اميدوارم هجرت شما هم با موفقيت هاي روز افزون همراه باشه

    + آيس بچه 
    شلام

    هوم؟
    تاحالا يادم نمياد کامنت با ربط گذاشته باشم ...
    الان زور زدم به سلول خاکستري کرم هام فشار آوردم ولي هيچي نيتونم بگم

    .....
    .............
    + عزيز 
    جاشون سبززززززززز
    + آسمان مهر 
    سلام.
    خوبيد؟ خب ما که بدون پيام بازرگاني هم که هميشه مزاحم هستيم.
    ديگه اين دفعه رو که نميشه کاريش کرد.

    حالا کجا مي خوايد تشريف ببريد به سلامتي؟!
    + حس غريب 
    نميدونم چي بگم...
    انشالله خدا شما رو براي هم حفظ کنه

    + sayeh 
    خيلي نوشته ي قشنگي بود
    خيلي ............................................
    و ما واقعا همي چومونو مديونشونيم
    + آجيت 


    به نام آفريننده لبخندها

    سلام عزيزززززززززززززززم

    دلم برا كامنت گذاشتن يه ذره شده بووووووووود

    اصلا ميدوني يادم رفته بود وبلاگيم دارم داري دارد دارند

    خلاصه رزي رفت...

    گويام رفت...

    او موند و تنهاييو اينا...

    همه ي ما يه روزي باس بريم نههههههههه غلاااااام

    بازم ميام گله...