• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : بازي زندگي...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 13 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام
    چرا اين روزا به هر وبلاگي سر ميزنم همش شعر نوشتن!
    حتي تو وبلاگ خودم هم شعر هست! :|
    چي شده اين روزا همه شاعر شدن؟!
    البته اين شعر قشنگ بود.
    راستي سن شما يه سال بيشتر از اوني هست که تو شناسنامه تون نوشتين! :-"
    يادتون رفته اطلاعاتش رو آپديت کنين! :-"
    راستي پايان يافتن صندلي جيز رو بهتون تبريک ميگم.
    ببخشيد نشد بيام همونجا تبريک بگم.
    اميدوارم از سوالات زياد و تکراري من خسته نشده باشين.
    راستي منم آپ کردم.
    موفق باشين...
    پاسخ

    سلام... در مورد شعر که خوب، من اصلاً حواسم به وبلاگ کس ديگه اي نبود، خودم حال و هوام اين طوري بود و به سمت اين شعر کشيده شدم. درباره ي صندلي هم ممنونم، و سؤالاتتون هم خيلي خوب بودند، بازم ممنون ... و در خصوص سن هم بايد بگم که آي آي آي! ديگه حالا درسته من يه کم در اين زمينه انعطاف پذيري دارم، اما اين موضوع به هر حال اصلاً براي خانم ها شوخي بردار نيستاااا! :دي