وبلاگ :
ترجمه ي زندگي
يادداشت :
رفت آن ميخ آهنين در خاک!
نظرات :
1
خصوصي ،
5
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
رب
نه اتفاقا اصن اخرش بد نبود .. اوج داشتان همينجا بود. به قول خارجکي ها کلايمکس!
ولي من نمدونم چرا از آخرش خوشم اومد!!
حيف جايزه هاي جشنواره رو بردن وگرنه يکيشو تقديم ميکردم اصن!
پاسخ
سلام ... از آخرش خوشت اومد؟ بي خيال توروخدا.. :| :ابرو :( // خودم از اون عبارت "سر صاف" يه جوريم مي شه؛ يني علاوه بر ميخ، يه آدمي (حالا بماند کي |:دي) مياد توي ذهنم با يه سر صاف! :دي با اين تصويري که دادم حالا بيشتر بخند بهش! ((;qq // يه کم بگرد ببين از جايزه ها چيزي نمونده؟ يه زرششششک طلايي اي چيزي هم نيست؟ :)))