• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : صدامو داري؟
  • نظرات : 3 خصوصي ، 20 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    ههه نه آخه حال نداشتم چنتا پرانتز هم بذارم فقط ستاره گذاشتم خودم تعجب کردم ازين ترکيب ;p

    نه من که خي ميام ميبينم يچي نوشتي خيلي ذوق ميکنم اصن
    پاسخ

    من که نفهميدم چي شد :ديييييييي .. لطف داري :)
    + رب 
    اوممممم من هيچ وقت هيييييييييييييچ وقت هييييييييييييييييچ وقت دوس ندارم به گذشته برگردم... حتي يه روز! حتي يه ساعت!
    نميدونم چرا اينو گفتم ولي گفتم :))
    هاي

    فوق العاده مرسي که مينويسي:***!
    پاسخ

    سلام ... من خب يه مدلي هستم که زياد توي گذشته سير مي کنم.. مي دونم خوب نيستا، اما خيلي وقتا دلم مي خواد يه روزايي تکرار بشن؛ البته طبيعتاً روزاي خوب :))) اما خب درکل از عقبگرد که خوشم نمي ياد.. يه جورايي گاهي دوست دارم يه خوبيايي که قبلاً بوده بازم تکرار بشه نه اين که برگردم. // هوم؟ اين الآن جدي بود؟ يا اشاره داشت به اين که جديداً جونم بالا مياد تا بنويسم؟ :دي آخه اون علامت تعجب آخر رو باور کنم يا بوساتو؟ ;))) بهرحال :بوس :)
    + rvn 
    خوبه شمال نيستي
    پاسخ

    جان؟ :دي
    + rvn 
    ايندفه ديگه رفتي زير بارون دعا کردي :))

    پاسخ

    سلام ... آره ديگه :)) اتفاقاً ياد اون حرفت هم افتادم :)) اما خو اون بار نصف شب بود خوااااااااب بودم :))

    اخييييييييييييييي مرسي:)
    چقددددددددد عکس اولي ت نااااااااااااااااااااااازههههههههههههههههه
    پاسخ

    سلام ... :)
     <      1   2