• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : شيشه هاي عينکم، مه گرفته است..
  • نظرات : 2 خصوصي ، 13 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سياه؟سيا! 
    درود و دو صد بدرود بر اهالي اين کاشانه.
    واقعا اين رسم مهمون نوازيه؟ آره؟ اونجا اهوازتون اومديم که اونجوري برخورد کردم و پشيمونمون کردن از سفر به اهواز. اينم از وبلاگتون که اصلا وا نميشد. هر چي در زديم انگار نه انگار
    خب حالا بگذريم از اين حرفا
    آقا دنيا رو هرجور ببيني همونجور ميگذره. ديگه کابوس و نا کابوس نداريم.
    من ديروز دنيا رو تو خيابون ديدم. همه جوره مي شد نگاش کرد. مي شد گفت 1. پيف پيف اين دنيا خانوم چه افاده هايي داره
    2. اين دنيا واقعا با کلاسه
    3. واي خداااااا اين دختره چقد منکه
    4. اين داره ميره دوس پسرشو ببينه
    5. خوش بحال من و اين کوچه و اين راه دراز که هر سه به تماشاي دنيا نشستيم
    6. اين دنيا خيلي (سه نقطه س)
    7. عجب جيگريه
    8. واويلا کي ديگه ميخواد اينو بگيره
    9. و ...
    حالا شما چجوري نگاه مي کنين؟
    پاسخ

    سلام

    به به، چه عجب از اين ورا جناب سياوش؟ خوش اومديد.

    واااااااا؟ اهوازيا باهاتون بد برخورد کردن؟!
    لابد طرف اهوازي نبوده ;)


    تفسير جالبي بود!

    نگاه من به دنيا؟
    خب گاهي همچين بيد :)
    گاهي همچين :|
    گاهي همچين oO ! (اين مورد خيلي زياد پيش مياد..)
    گاهيم اصن چشم فرو مي بندم..