سلام
دي: نه بابا من که ذهنم آشفته نيست که، کلا خودم آشفته م
البته چند روز پيشها تو خوابم غول دکتر ماريو را راحت شکست دادم و رفتم مرحله بعدي
دي:

من دوران خدمت مقدس سربازي توي پادگان شهيد درويش بودم دو يعني 19 تير تا بيستم مرداد.
سه بار مرخصي شهري داشتم اومدم اهواز همون بازار امام رفتم. خب شما از يک و نيم بالاتري ولي من که شما رو نديدم.
http://www.barsaa.ir/showthread.php?t=18270&p=171488#post171488
ياسوج يعني بهشت. جدي تا حالا نيومدي؟ حتما بيا توصيه مي کنم بياي ببيني تا بهشت اين دنيا رو از دست نداده باشي
...
چه کد روندي هم براي کد امنيتيم اومده. 2000

سلام
خوب من قبل اينکه بخوابم موضع خوابم را انتخاب ميکنم بعد ميخوابم ، هميشه هم آخر خوابهام خوب تموم شده و من پرت شدم ته دره
دي:

سلام
واي که چقدر اين روزها ادم دلش نميخواد از خواب بيدار بشه
هواي صبح به شدت براي خواب ميچسبه
ولي به علت مشکلات در برنامه ريزي ساعت 7 ديگه بايد بيدار باشم :ديييي

اهوم خوش اومدم. نه اينکه شما زياد به اون کلبه ي درويشي ما سر ميزني. ديگه گفتم منم يه بار بيام سر بزنم
...
آره اهوازيا برخوردشون بد نبود. اما فلافلاشون بدمزه بود گرون هم بود. ساندويچاشون هم همينطور.
رفتيم لب کارون و ميدان امام و اون دوتا پل بزرگه رو هم رفتيم ديديم.محو توجه بوديم با لباس سربازي.
دختراشون همه قد کوتاه بودن اهوازيا و پسراشون خوب بود هيکلشون.
حالا منکه چشممو درويش کرده بودم ولي به دلم موند يه دختر ببينم قدش بالاي 1.5 متر باشه.
ديگه هوا هم گرم بود.
ديگه توبه کردم بيام اهواز
و البته تازه حرف اون شاعر رو بيشتر فهميدم که مي گفت:
خوشا ياسوج و اون آب و هوايش
مثلا گويا شما که اون دنيا تشريف مي بري جهنم حداقل بيا ياسوج دمي در بهش سير کن که نا کام از دنيا نري

خب من که گفتم کلا پارسي بلاگ رو بخاطر اذيتاش تحريم کردم!

سلام

درود و دو صد بدرود بر اهالي اين کاشانه.
واقعا اين رسم مهمون نوازيه؟ آره؟ اونجا اهوازتون اومديم که اونجوري برخورد کردم و پشيمونمون کردن از سفر به اهواز. اينم از وبلاگتون که اصلا وا نميشد. هر چي در زديم انگار نه انگار
خب حالا بگذريم از اين حرفا
آقا دنيا رو هرجور ببيني همونجور ميگذره. ديگه کابوس و نا کابوس نداريم.
من ديروز دنيا رو تو خيابون ديدم. همه جوره مي شد نگاش کرد. مي شد گفت 1. پيف پيف اين دنيا خانوم چه افاده هايي داره
2. اين دنيا واقعا با کلاسه
3. واي خداااااا اين دختره چقد منکه
4. اين داره ميره دوس پسرشو ببينه
5. خوش بحال من و اين کوچه و اين راه دراز که هر سه به تماشاي دنيا نشستيم
6. اين دنيا خيلي (سه نقطه س)
7. عجب جيگريه
8. واويلا کي ديگه ميخواد اينو بگيره
9. و ...
حالا شما چجوري نگاه مي کنين؟

به نام خدا
سلام
ميگم شما که کوزه گر هستيد. يکم مواد نانو به عينکتون بزنيد. مثلاً همين آوام هم خوبه ها. بعد ديگه شيشه عينکتون مه نمي گيره:))


در مورد خواب گفتيد. همين ديشب من داشتم خوابيه مصاحبه خفن از خودم رو مي ديدم. مصاحبه براي تاييد شدن و ارتقا شغل بود انگار. من هم با اعتماد به نفس کامل اما نه کاذب،جواب همه شون رو داشتم مي دادم. خيلي بودن آخه. اما آرامش کامل داشتم.
بعد به قول شما تا جاي خوبش داشت شروع مي شد. احساس کردم دارم بيدار مي شم. البته صدايي من رو بيدار نکردا. خود بخود داشتم بيدار مي شدم.
تونستم با مقاومت در برابر بيدار شدن يکم خواب رو ادامه بدم اما ديگه خيلي کم رنگ شده بود. به قول شما مه گرفته شده بود :))

عينکتو بده دسمال دستمه شيشه شو برات پاککنم..

سلام

قس+مت :/

مثل زندگي خودمون که تا مياد همه چي روبراه شه، تا مياي يه کم خوشحال باشي، يه زنگ در خرابش ميکنه