• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : باز باران؟...
  • نظرات : 5 خصوصي ، 45 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     




    ”گاهنامه باران“

    سوگند به انتظار

    که نگاهش سوخت

    و باران نيامد

    سوگند به زمان

    که باران دو گاه نمي آيد

    آنگاه که ابري نيست

    و آنگاه که جز ابر

    ابر

    ابر

    هيچ چيز ديگري نيست

    سوگند به اشک

    که اينجا هيچگاه باران نمي آيد