وبلاگ :
ترجمه ي زندگي
يادداشت :
تا تو نگاه مي کني...
نظرات :
16
خصوصي ،
42
عمومي
پارسي يار
: 0 علاقه ، 3 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
مفقود
من که خودمو لوس نکردم.قهرم نکردم باهاش.صدامم نبردم بالا باهاش.
حتي کارايي که کردمو خوشش نيومد از سر لج و ناراحتي نبود،از بچگي خودمه،پس چرا نگام نميکنه؟ نگاه که ميکنه،هيچ کاري نميکنه؟
کارم که ميکنه،پس چرا يه چشمي به من نميده برا ديدنش؟شايد اونجوري انقدررررررررررررر غصه نخورم
هوم؟؟؟؟؟؟
پاسخ
سلام ... نظرتو داغداغ خوندما.. اما زودتر جواب ندادم چون هي داشتم فکر ميکردم چي بگم... :( ... هنوزم نميدونم چي بگم.. که اگه ميدونستم وضع خودم اين نبود.. // خوبي؟ خيلي خوشحال شدم بعد از اين همه مدت اومدي :) بازم بيا :) .. اينروزها روحم خيلي دلتنگ خاطرات و آدماييه که يه روزي بيشتر ميديدمشون... دلم آدم درحال احتضاري رو ميمونه که دوست داره تا هست يه بار ديگه خاطرات خوشش رو دورش ببينه! دونخطه مثلاً خيلي خوبم و اين چرت و پرتا رو الکي گفتم! ;) :دي :| ... :) // حالا اينا به کنار.. اما نفرستاديا :پيييي :)