• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : تا تو نگاه مي کني...
  • نظرات : 16 خصوصي ، 42 عمومي
  • پارسي يار : 0 علاقه ، 3 نظر
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + رب 
    خب نه حالا به خودت نگير! احتمالا من خيلي باهوشم که اون نور و ديدم :))))))))

    باورت ميشه باورم نميشه که همشو خوندم! اصلا متوجه هم نشدم که همشو خوندم !
    پاسخ

    سلام ... در فرهيخته بودن خوانندگان وب من که شکي نيست البته! :) .. اما خب ببين، همين‌که خودتم باورت نمي‌شه تا آخرش خونده باشي و اصن متوجه نشدي چه‌طور تموم شد، خب اين يني پست من هم متني زيبا و بياني گوياD:‌ داشته است! :دي يه جورايي نويسنده و مخاطبين همه فرهيخته‌ن گويا! q:p))) /// پس از اندکي تفکر: بروووووو! من که مي‌دونم تحت تأثير اون حرفم توي پست قبل (جواب کامنتت) سعي کردي براي خودت به متن اهميت بدي که بخوني که من دلم خوش بشه! هق! :پيييييي ... مي‌گم خداوکيلي اين‌بار کوتاهم نوشته بودما!! يني از شعر که فاکتور بگيريم مي‌شه همش چند خط! :دي