• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : خيلي نزديک، خيلي دور...
  • نظرات : 5 خصوصي ، 15 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    ديگه کار از خريد و پياده روي گذشته
    از خيلي جاها که رد ميشيم ميگم إإإإإ يادش بخير ، آخرين بار با مامان اينجاها رو پياده اومديم
    تا آشپزخونه ميره و برميگرده نميدونه از درد پاش بناله يا کمرش ! وقتي پاش باد ميکنه انگار قلب من باد کرده ميخواد بترکه
    قبلنا از صداي دمپاييش که خيلي آروم و نرم روي زمين کشيده ميشد ميشناختمش ، اما حالا از صداي تق تق واکرش

    بازم خدا رو شکر
    خدا رو شکر که هنوز رو پاي خودشه
    حاضرم هزار بار برم و خودم پاشو از رو تخت بذارم پايين اما فقط سر پا باشه
    پاسخ

    سلام ... باز خوبه يادته... :| // الهي بميرم، خدا شفاشون بده الهي.. :( ايشالا بعد از چند ماه واکر رو هم بذارن کنار // خداروشکر... هوم.. :"(