• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : از جنس پرواز...
  • نظرات : 3 خصوصي ، 40 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     
    7. مگه اون موقع که گوشم سوت ميزد مشخص شد کي غيبتمو ميکنه؟

    8. منم ميخوام
    شعر ... :(
    پاسخ

    7. بايد يه ستاد شناسايي غيبت کنندگان راه بندازيم! :))

    8. قول مي دم اگه همچين چيزي دستم رسيد، چند قسمتش کنم براي همه ي دوستان هم بذارم کنار! )):))

    و شعر.. :((
    به خصوص جاهايي که بولد و ايتليک کردم رو هميشه برا خودم با يه سوزي مي خونممممم.. :((
    + رب 
    چرا ادامه هات ادامه نداره ديگه ؟نکنه وبت با وب همساده نشسته تنبل شده؟p;
    پاسخ

    آره اتفاقاً تو وب همساده مي خواستم بگم پس بقيه ش چيييييييي؟ :))

    ادامه هاش توي دل خودم که زياد ادامه داره، اما خب..
    چشم ايشالا ادامه پيدا مي کنه :) (حال پست جديد که ندارم، لااقل ادامه بنويسم :دي)
    + پياله 
    سلام
    من چرا اين پست رو نديده بودم؟!!!
    عذر خواهم واقعني!!!
    ...
    و خوش بحالتون! اينکه آسمونه که براتون مرگ رو تداعي ميکنه!
    خوشا به دل گنده و آسمونيتون...
    (درين باب حرف زياد دارم! يادم باشه يه پست بزنم)
    پاسخ

    سلام

    آخه اين پست رو بعد از عروسي زدم اما تاريخشو جابجا کردم انداختمش پايين :))


    -----
    اون مرگ که دور از جون همه ي عزيزان..
    اين يک قلم رو بي خيال بشيد لطفاً..


    اما در حالت کلي، اين حرفاي ساده ي ما که براي شما چيزي نيست ;)
    حتماً منتظر پست آسموني تون خواهم بود :)
    لازمه يادآوري کنم يا خودتون يادتون مي مونه؟ ;)))
    + رب 
    آهاااااااا خو همون جنت آباد... نه که کم حافظه باشماااا نه ...فقط يکم آکبند بيد :|
    پاسخ

    دور از جون :)
    واحد علوم تحقيقاتي؟
    پاسخ

    آره، اما دانشکده ي ما پونک نيستا؛ ما جنت آباديم.

    هه هه الآن همه مي خوان "مقصد" رو پيدا کنن؟ :پييييي
    والا "صاب مقصد" :پي فعلاً اون جا نيست خو ((:qq
    ضمن اين که "مقصد" جنت آباد هم نيستاااااا :))
    + رب 
    خب مقصد و بدونم (بگو آدرسو ديگهههههههههه:)) يجوري بالاخرهههههه بعد هزاار بار گم شدن و اشتباه رفتن ميرسم ولي مقصد و ندونم کجا برم خو ...
    حالا هي بگو شهرک غرب (شهرک غرب بود؟!! يجايي بوداااا يادم نيس!)...من چمدونم کجاش بيام




    پاسخ

    شهرک غرب کجا بود بابااااا! :دي
    يادمه يه بار ديگه هم گفتي، گفتم نه بابا ما اون ورا نيستيم که :))
    يونيمون که اومدي، خب؟ ما يه کم پايين تر از اونيم :))


    خب منم مي گم که مقصد مهم تره.. اما گفتم راه هم خب مهم بيد..
    + رب 
    هوم.... اهوم

    هوممممممم؟خب اگه مقصد و بدونيم راه مشخص ميشه ديگه !
    دچار يأس فلسفي شدم فککنم!!
    پاسخ

    سلام

    نه ديگه..
    فرض کن تو مي خواي بياي خونه ي ما (ع جدي؟!! کي به سلامتي؟ :دي :پي)، يني مقصدتو مي دوني، اما راهشو بلد نيستي خب.. حالا اگه راه رو ندوني، حتي با علم به مقصد بازم ممکنه گم بشي..

    گاهي واقعاً نياز داريم که يک «راه بلد»، راه رو بهمون نشون بده..
    + رب 
    همينو بگو...
    مقصد کوجايه؟
    پاسخ

    مي دوني تران، مقصد که به جاي خود، يکي به من بگه اصن «راه» کجاست..
    + رب 
    دقيقا کي صدا ميداد؟؟؟؟
    بذار ببينم مربوط به کدوم غيبتمون ميشههههه
    پاسخ

    سلام

    من خودم ميييييييييييييييدونستم تو داري غيبتمو مي کنييييييييي! ((((;qqqqqqqqqq
    + رب 
    پاسخ

    الآن يني داري تو چشام نيگا مي کني؟ :))
    + رب 
    هههههههه نه خب من ازونجاييکه حس رمز زدن ندارم خودمم نوموخوام رمزدار بنويسم مگه اينکه ديگه خيلي مجبور شممم!

    مشهد خوب بود ..همه چيش خوب بود
    من خودم به محض برگشتن اين مدلي شدم :|
    انگار بي حسي زدن بهم ..به هيچي هيچ حسي ندارم ..هيييييييييييچي ها ... دين رو هم شامل ميشه :|
    پاسخ

    فک کننن، تران پست رمزدار بزنه بعد خودش رمزش يادش بره! :پيييي

    ----

    رب.. :(
    تو چشاي من نيگا کن؟
    :(
    رب .. تو هم.رفتي مشهد تهي برگشتي:-D
    پاسخ

    :|
    من پارسال که رفتم تهي برنگشتم، له برگشتم! :|
    خودم که هيچ.. له شدن و زجر کشيدن عزيزم رو جلوي چشمم، در محضر امام رئوف ديدم..
    از همون اهواز پشيمون شديم تا وقتي که برگشتيم و با اون حال پامون رسيد خونه..

    چيزايي رو ديدم که بعد حدود يک سال، هنوز صحنه به صحنه ش جلوي چشممه.. هنوز مشهد که هيچ، فرودگاه اهواز هم که مي رم گريه م مي گيره.. مي سوزم.. درد مي کشم..
    مي خواي قسم بخورم تا آخر دنيا هم هيشکي حتي درک نمي کنه چه طور و چه بلاهايي...؟

    مي خوام بگم دردم فراتر از تصور بود..
    تا مدت ها باهاش قهر بودم حتي..
    مي خوام بگم حرفي که مي خوام بزنم شعار و از سر بي دردي نيست..

    اما امام رضا کسي نيست که بشه باهاش قهر موند..

    روان..
    نمي شه گفت آدم بره پيشش و دلش فرقي نکنه..

    نمي خوام حرفمو بهت تحميل کنم..
    اما..

    نمي دونم يهو قاطي کردم..

    ببخشيد مي دونم چرت گفتم..
    + رب 
    من امروز حداقل حس اين مدل حرفاي شماره چهاري و ندارم ..
    فعلا ميتونم بگم هيچ اميدي به هيچي ندارم ..
    به هيچي و هيچکس...
    پاسخ

    :|
    + رب 
    آففرين
    منم يه مورد دخترونه داشتم نمدونم کجا بنويسمش ..ايش
    پاسخ

    مي خواي به روان بگم برا همه مون کاربري بسازه تو وبش؟ :دي


    بعداً اضافه شد:
    پرشين که مشکلي از اين لحاظ نداره که.. تازه زيادي هم امنيت داره از اين جهت! يني حتي اگر رمز پست رو هم زده باشي، بازم براي ديدن کامنتا بايد رمز وارد کني مجدداً! :)
    حالا هي برو بگو پرشين بده :سووووووووت
    http://s3.picofile.com/file/7444277632/GERYEH_DAR_MAH.mp3.html
    پاسخ

    :"(
     <      1   2   3      >