• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : توصيه هاي ايمني را جدي بگيريد! :))
  • نظرات : 13 خصوصي ، 83 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    + تي دي ! 
    سلام
    خوبي گويا؟
    تجربه ثابت کرده درست شدني نيست :(
    بايد به فکر يه نوش باشي گويا
    روانيِ تجربياتتم صبايي ! اصن يه وضي !!!
    پاسخ

    ههههههههههقققققققققق..
    + تفلدي 
    نه ديگه جمع ميکنم يه جا ميفرسدم ! :|
    خو تا اينجا بازم تيريپ مرفهي اومديو از مغازه اسکاچ مارک خريدي ! پس کلهم تصورات بي ار تي و اينا به باد رفتع :|
    "مردم اسکاچ شونم مارک داره"
    عطف به اون شعره رويش جوانه !!!!
    وب شما متشخصه !
    ديگه فک کنم حکم برت جاري شد گوياهه جان :))
    پاسخ

    دونخطه غش غش خنده! :ديييييييي // جدي بازي رو اوردي اين ور؟ :ديييييييي آخ جون! :پي
    + تفلدي 
    + کامنت قبلي قبلي
    ! به اون اسکاچا ميگن خورشيديييييييييييي!!
    پاسخ

    ع؟ ايني که مي گي به گوشم آشناست، اما اين يه کم قيافه ش مي فرقه.. گرچه تقريباً همونه :))
    + تفلدي 
    + کامنت قبلي !
    نکنه با اسکاچ خشکش کردي !!!:o o0
    خداي من :|
    چي کشيده اين لپ تاپ از دستت :|
    پاسخ

    :دييييييي چرا شايعه مي سازي؟ :دي
    + تفلدي 
    دوستان اين جريان چيز چيه !
    همون چيز !
    واسا الان اسمشا ميگم
    اها
    اسکاااااااااااااچ
    بزار تصوراتمو قبل خوندنش بگم !
    با اسکاچ لپ تاپتو سفيد کردي ؟
    اسکاچ واسه رب خريدي ؟
    مهندس اسکاچو ديدي توو بي آر تي برات سوژه نوشتن شده !
    اصن سوار بي آر تي ميشي خدايي ؟
    يادت مياد اومدي يونيمون گفدم با بي ار تي ميري گفتي نه ميرم جنت اباد با تاکسي بهتره !
    من از روييدن آن جوونه ي نورسته از کنار خشت فهميدم که مرفه بي درد بودن فراگيراست !
    فخط بخاطر يه تاکسي !!!
    و در نهايت اونوشت :
    تفلد يه دوست مثه تو براي کل يگان دشمنا کافيع :|
    پاسخ

    خو برو پيوست 4 رو بخون گلم :)) / نهههههههههه، خو چيزه، اتفاقاً يه بار ديگه که مي خواستم برم يونيتون با بي آر تي اومدم خو، ايضاً فکر کنم مسير برگشت :)) اون بارم نمي دونم چي بود که حال نداشتم :)) گفتم جنت آباد؟ :متفکر.. يني داشتم مي رفتم يونيمون؟ نه خب داشتم مي رفتم خونه خب.. پايين تر از جنت آباديم.. يني اسم محله رو بگم؟ :)) تو مکان عمومي که نوشه؛ خو باشه بعداً در گوشت مي گم :))
    + تفلدي 
    مي بينم که اينجام بسي پروپيمون
    بابا آماااااااااااااااار بالا
    بابا منع اين و اون کن اما خودت در خفا بدتر !
    بابا اي مصداق شعر :
    گر امر شود که مست گيرند
    در شهر هر آنچه هست گيرند
    بابا !
    اي انکه دستور ميدهي براي ديگران منهاي خودت !!!
    خعلي ناناحتم برات خدايي!!! :))
    پاسخ

    سلام ... ههههههههههه چي شد نفهميدم :پي من چيو براي ديگرون منع کردم منهاي خودممممم؟ :))))))
    + رب 
    ديگه اسکاچيييي دمپايي اي چيزي نخريديييييي
    پاسخ

    سلام ... :دييييييييييييييي نه ديگه :پي .. راستش يه چيزاي ديگه اي هم مي خواستم تو بعدنوشت اضافه کنم در مورد همين اسکاچه، اما حس نوشتن ندارم oO ! بسي بي حوصله مي باشييييم :|
    به نام خدا
    سلام
    دقيقاً از کدوم اسکاچاس؟
    از اين نيمه‌ ابري‌ها ؟ :دي
    يا ازونايي که انگار يه نوار فلزي رو با بيگودي پيچيدن ؟ :)))

    راستي اين سيم‌ ظرفشويي چش بود که به جاش اسکاچ اومد؟
    خيلي باحال بودن دور از چشم مامان مي‌ذاشتم رو گاز و آتيش بازي :پي
    پاسخ

    سلام ... دايره س، داخلش فکر کنم يه تيکه اسفنجه، بيرونشم يه ورش شبيه مثلاً توريه براي ظروف نچسب، اون ورشم يه کم زبرتره (البته بازم پارچه س) براي ظروف معمولي؛ مث خيلي اسکاچاي ديگه! :)) / اون بيگوديا (:دي) که اسکاچ نيستن، سيم ظرفشويي ن خو، البته از نوع جديدترش، نه مث اون قديميا که لابد شما باش آتيش بازي مي کرديد! :ابرو بالا پايين .. اون جک و جونورا رو هم تو همون سن تشريح مي کرديد؟ :ايضا ابرو بالا پايين موج مکزيکي! :))
    + بانو 

    گويا جون برو اينا رو تو وب ربي كپي كن آخه جز اينترنت اكسپرورر نرم افزار ديگه اي نصب نيست رو سيستممون...شرمنده و ممنون ميشم

    "سلام
    ايول ربي دمت گرم...هنر نزد تو است و بس...فقط چيزه نميدونم چرا يهويي ياد اوشين افتادم...سعي کن شغلتو عوض نکني و همين خياطيو ادامه بدي...يهو مث اوشين سر از ماهي فروشي در نياري ننه..."

    پاسخ

    چشم آبجي جان، انجام شد! :)
    + خانوم بانو 

    سلام

    آبجي جان فدات شم آپ كن ديگه...خسته شدم بس كه به تو و ترانه گفتم آپ كن آپ كن...

    پاسخ

    سلام ... خو آبجي جان، من هي دارم تو ادامه مطلب چيز ميز اضافه مي کنم خو :))
    + رب 
    سلام اي دارنده ي پول قلمبه !:))
    کيبورد نو مبارک :) ايشالله کليداش برات بچرخه :)))
    پاسخ

    سلام ... نه بابا، فعلاً يه کيبورد معمولي يو اس بي خريدم براش، تا پولام که يه کم قلمبه شدن يه فکر بهتري بکنم :پي
    + رب 
    اونوخ يني رو اسکاچه فقط همون يه جمله نوشته ؟
    يني هييييييييچي ديگه ننوشته ؟
    :))))
    پاسخ

    نه بابا، جملات و عبارات ديگري هم هست، از جمله عبارت «ويژه صادرات»! :دي ... تازه يه جمله ي ديگه اي هم هست که مي خواستم تو شماره ي بعد درباره ش صحبت کنم :دي (فعلاً وقت نوشتن ندارم، ايشالا مي گم حالا :)) ) .. منتها آدرس و تلفن کارخونه و کلاً هيچ نشاني از اصل و نصبش نيست، حتي دريغ از يه خط ايرانسل! :پي
    + رب 
    "خب چرا چرت و پرت مي نويسن؟ ما که از يه اسکاچ معمولي توقعي نداريم! :)))"



    خب ميگم شايد مغازه داره خودش توليد کننده اين اسکاچه بوده ، نيازي نديده آدرس و اينا بنويسه :))

    بهدم شما که همششش اسکاچ مااااارک دار ميخرين انتظار خاصي ندارين دو روز ديگه که اسکاچ چيني اومد و هنو استفاده نکرده وا رف انتظارتون ميره بالا :))))))
    پاسخ

    چه مي دونم والا، شايد! :)) / اتفاقاً چند سال پيش از يه پلاسکويي يه مدل اسکاچ مي خريديم که خارجکي بود، بعد اينقده اين خوب بووووود، اينقده بادوام بوووووود! قيمتش شايد دو سه برابر يه اسکاچ ايروني بود، اما چند برابرشونم کار مي کرد. يه مدت مي گرفتيم، بعد ديگه نديدم ازشون. الآن تابلو که نيست دارم با اسکاچامون کلاس مي ذارم؟! ((:qq
    + رب 

    اسکاچ هم آدم شدددد

    مردم اسکاچشونم ماااارک داااااره
    پاسخ

    سلام ... :)))))))))))))))
    به نام خدا
    سلام
    شما از سوسک فقط چندشتون مي‌شه يا ترس هم دارين؟ :))
    به نظرم سوسک فقط چندش آوره اونم به خصوص وقتي که له بشه دل و روده‌ش پخش زمين بشه

    نه خوب نيست. ببخشيدش البته اگه در مورد حق خودتون هست. اما اگه حق کسي ديگه رو ديدين نا حق کردن و شما پشتيبان بوديد نبخشيد به هيچ وجه
    يا اگه با بخشيدن طرف رو جريح تر مي‌کنيد بازم نبخشيد :)
    پاسخ

    سلام ... هردوش! :تشويش! / امروز برا نماز صبح که پاشده بودم، با حال خواب آلود رفتم وضو بگيرم، که بعد از دو روز دوباره سوسک ديدم! :| دقيقاً همين ديشب داشتم فکر مي کردم که ديگه خبري از سوسک نيستا، چشمشون زدم :| با دمپايي که هيچ وقت جرئت نمي کنم سوسک بکشم، حالم به هم مي خوره و اصن نمي تونم برم طرفش! اما خب با تارومار، تارومارش کردم.. البته يه کلي بعدش ديدم هنوز داره يه تکون هايي مي خوره، ديگه به داداشم که تازه پاشده بود گفتم بره تير خلاصشو بزنه :پي :|
     <      1   2   3   4   5    >>    >