• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : حول حالنا الي احسن الحال..
  • نظرات : 11 خصوصي ، 76 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    + رب 

    آخييي نازي سرت درد ميکنهههههه :))
    حالا بيا تو جنگل...پرتگاه الان آفتابه ..گرمه ..
    بيا جنگل هواش خوبه..منم سيزده م بدر ميشه :))
    پاسخ

    :دي .. اتفاقاً دلم جنگل مي خواد... :))
    + رب 
    نههههههههههه بيا جنگل خودم ...تا برسي من تهنايي مو گذروندم ..بهد بشين جيغ بزن...شايد منم يکم جيغ زدم ..
    .....................................................
    مام يکي دوتا نچسب داريم..:))
    .....................................................
    اولين سرماخوردگي 92ت مبارک:)
    :))
    .....................................................
    نگو سردرد منم ميگيرم :/
    پاسخ

    سلام ... نگا کن توروخدا! به جاي اين که بگه آخي نازي سرت درد مي کنه (:پي)، اومده مي گه حرفشو نزن سر منم يادش مياد بدرده! هي خدا هييييييييي، رفيقم رفيقاي قديم! (:پي اصن حالا که اين طور شد نمي خوام، مي رم رو پرتگاه خودم! :((((((( ;)))) // "اولين سرماخوردگي 92ت مبارک:)" ممنون، ايشالا روزي همه عزيزا.. :->>> نه خو، روزي هيچکي نشه :) /// خوبي؟ احساس سيزده بدرت خوب شد؟
    به نام خدا
    سلام
    آخ ببخشيد بله اين از زبان خداست
    و درست هم ترجمه کرديد
    اين رو جستجو کردم انگار در مورد حضرت يونس هست تو سوره انبيا
    معنيش رو اين نوشته بود که پس ما او را از غم نجات داديم و همچنين (يا شايدم همين طور) مومنين را نجات مي‌دهيم.
    واقعاً عبارت قشنگي هست :)
    پاسخ

    سلام ... :)
    ااااااا
    انقد دوس داشتم درختمون ميوه ميداد
    فقط هيکل گنده ميکرد و گل ميداد که با يه باد همش ميريخت :))
    قدر نخلتونو بدونين
    صادرات از همين يه نخل دو نخل شروع ميشه
    پاسخ

    صادرات کجا بود مادر؟ مگه باغچه مون چقد جا داره که بيشترش کنيم؟ :)) البته جا که داره، اما خو گل و گياهاي ديگه رو چکار کنيم؟ .. فوقش بتونم برا شوما سوغاتي بيارم p:))
    پارسي بلاگ چيه آخه
    نگاه اسم چپکيمم خودش شاخ و برگ داده
    اصلا تکنولوژيش پيشرفت نکرده
    پاسخ

    هههههههه! خيلي دلتم بخواد، هر حرفيش رو يک کلمه ترجمه کرده و مجموعش شده يه جمله! در واقع تفسير کرده اسمتو :دي
    مگه نميدونستي؟
    قسمتي که رمزداره رو ميذاري ادامه مطلب
    پاسخ

    سلام ... نه نمي دونستم، کلاً تا حالا با بلاگفا کار نکردم.
    به نام خدا
    سلام
    چه جالب نخل تزئيني خرما داد؟!
    طفلکي اول هيشکي دوسش نداشته انگار
    بعد اين طوري اومده خودش رو تو دل خونواده جا کنه :دي
    تا حالا اين جوري به اين دعا دقت نکرده بودم
    فستجبنا له و نجيناه من الغم، و کذلک ننجي المؤمنين..

    ----
    فقط پارسي بلاگ
    ايشالله اين مشکل کوچيک هم حل مي‌کنن :))
    ايهيين
    پاسخ

    سلام ... والا بچه که بود تزئيني بود انگار (لااقل ما فکر مي کرديم فقط تزئيني ه!)، بزرگ شد خرما داد :دي / آره بنده خدا :دي // البته اين قسمتش در واقع دعا نيست، از زبان خداست فکر کنم (دعاي او را اجابت کرديم و از غم نجاتش داديم.. من عربيم خوب نيس، درست گفتم؟)، منتها من ديگه جمله ش رو مناجات گونه نوشتم.
    فقط بلاگفا اينجوريه
    پاسخ

    سلام ... چه جوري؟ اين که فقط يه قسمت رو بشه رمزدار کرد؟ اوهوم.. چه خوب.. اما خو من که پارسي جونمو به خاطر اين چيزاي کوچيک رها نمي کنم ;))
    + رب 
    واااااااااااااااي منم همينو ميخوام ...يه تيکه از متن و بشه رمزدار کرد :))
    پاسخ

    اوهوم.. بايد سفارش بديم برامون بسازن! :پي
    + رب 
    امروز شيشمه..ديروز چرا ننوشتي؟
    گوشم داره سوت ميکشه:)) يکي داره غيبتم و ميکنه؟:)) خدا خيرش بده

    يه روز نيس که يه ذذذذذررررره حس کنم اوضا خوبه و گند نخوره بهش..

    امروز حس سيزده بدذ دارم همش!!
    پاسخ

    سلام ... هيچي نداشتم که بنويسم :| .. يني اگرم مي نوشتم اون ديگه نوروزنامه نبود، آه و فغان مي شد |:پي / مي دوني؟ دقيقاً امسالي که نوروزم فوق العاده بي ماجراس شروع کردم نوشتن.. و اين يني... هيچي :)) .. ديشب حس نوشتن يه چيزايي بود اما... بايد بگم پارسي بلاگ اين امکانو بذاره که يه تيکه از متن رو رمزدار بذاريم و بقيه ش رو نه.. :)) /// اي بابا چرا خو؟؟؟ :((
    + رب 
    الان دوسداشتم جيغ نزنم ولي دو سه روز برم وسط يه جنگل سرسبز و خوجل تهنا بشينم هي به هيچي فککنم ..هويجوري آزاد و راحت..يکمم آجيل ببرم نميرم از گشنگي..اون تانکر دوغ و وردا بيا،خوش ميگذره!!
    پاسخ

    سلام ... دوغو ميارم، اما مي شه من يه کمي جيغ و داد هم بکنم؟ آهان راستي، اول گفتي ميخواي تهنا باشي، بعد ميگي دوغو بيار؟ خو بالاخره چي؟ بيام يا مزاحمم؟ ):پيييي .. آهان، نکنه مي خواي دوغو برات بيارم و خودم برگردم؟ :((((((((((( :q / دلم يکي از اون پرتگاه هارو مي خواد و دمنوش و تخمه.. هههههييييييي.. خو اگه تو جنگل تو مزاحمم، مي رم رو پرتگاه خودم! :( :دي
    + رب 
    ععععععععععععع چقد دوغ خورديييييييييي!
    من از روز اول عيد ويار دوغ دارم !!:| :))

    اي خدا ! چقد اين دوقلوهاي همساده جيييييييييييييغ ميزنن!:/
    پاسخ

    سلام ... هه هه، حالا يه کمم اغراق کردم، اما خو منم دقيقاً همين ويار دوغو دارم! :))) ولي ديشب بالاخره.. فشارم که نيفتاد، اما معده م.. بووووووووووووووووممممم! پکيد! پي :))))) // خوش به حالشون! منم دلم مي خواد جيييييييييييغ بزنم! :ههههييييييي |:))))
    تو که اينهمه دوغ خوردي يه ذره هم با پيتزا ميخوردي به ياد من
    پاسخ

    سلام ... نه ديگه، با پيتزا نوشابه خوردم؛ ايشالا دفعه ديگه ;)))
    + شادي 
    سلام
    سال که هنوز نوه؟
    پس سال نومبارک
    دير رسيدم ولي بالاخره رسيدم
    ميگم ميخواي تا خوده 13 خاطره هاتو بنويسي؟
    من که کم کم داره روزام به تکراري شدن مي گرايه :دي
    پاسخ

    سلام ... بله که نوئه :) بر شما نيز مبارک، خوش اومدي :) / نه راستش منم ديگه روزام دارن به تکراري شدن مي گراين :پي يني از اولشم عيد امسال درنظرم چيز خاصي نداشت، اما اگر چيزي باشه حتماً ميام مي نويسم :) فعلاً که چشمم زدي ديشب ننوشتم ;پي
    + رب 
    الان هنو نخوندم ...
    فعلا اومدم حاضري بزنم
    خوبيييييييييييييييييييييييييييييي :)
    راستي ديروز ياد تهران بودي ننه؟اينجا باروني بود ;)
    پاسخ

    سلام ... رسيدن به خير :) / هه هه، يادم که نيست، اما احتمالاً ضميرناخودآگاهم اونورا دنبال درسام بوده :)) / اينجا هم يه نم باروني زد، گرچه شب بود و من نديدم.
     <      1   2   3   4   5    >>    >