• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : خووووووب نفس بکش...
  • نظرات : 9 خصوصي ، 47 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3   4      >
     
    + سياه؟سيا! 
    بله حکايت جالبيه
    پاسخ

    سلام
    بلي بلي!
    :)
    + حس 
    از نسرين نوشتي خواستم از اون بيمار توي کما بنويسم...

    مرده متحرک که ميگن اينه...بيداره..واکنش داره ولي درک نداره
    ميدوني خيلي سخته واسه مادر پدرش....
    خدا بهشون صبر بده....
    يه روز سرحالي و سرپا..يه تصادف کاري باهات ميکنه که دقيقا مثل عقب ماندگان ذهني مادرزاد ميشي...
    نتونستم تو وبلاگم بنويسم چون خواهرش ميخونه وبم رو...
    پاسخ

    سلام
    :"(
    خدايا..
    آدم مي مونه چي بگه...
    دعاش مي کنم...
    + ديگچه! 
    صبح بخيرررر!:پي


    پاسخ

    ظهر به خير ديگچه! :دي
    سلام
    مي گم تا وقتي آپ نکنم ديگم ديگه؟ :پي
    بنام خدا
    سلام
    موافقيد برا مريضا دعا کنيم ؟
    http://chele40.parsiblog.com/Posts/14/%D9%88+%D9%84%D9%87+%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B3%D9%86%D9%8A/
    پاسخ

    سلام
    بله که موافقيم :)
    خدا رو به اين ايام با برکت قسم مي دم که نظر شفابخشش رو به همه ي بيمارها بندازه...
    --------
    امروز پيش نسرين بودم..
    دستش بود که گفته بودم نمي تونه حرکتش بده.. خب مي دوني مشکلش چي بوده؟ :(
    انگار شکسته بوده، بعد به خاطر ضربه اي که به سرش خورده بوده، براي ترميم شکستگي مغز فرمان اشتباه داده بوده انگار.. و استخون اضافه توي بازوش رشد کرده...
    70 جلسه فيزيوتراپي نتيجه ش شده اين که يه کم، فقط يه کم بيشتر مي تونه حرکتش بده، اما آرنجش که بيشتر از يه حد کمي خم نمي شه...
    انگار خيلي هم اميدي نيست که کامل خوب بشه..
    :"(
    چشمش و ريه و اينا هم که به جاي خود...
    دعاش کنيم...
    و براي يه بيمار ديگه...
    و براي همه ي بيماراني که از درمان توسط دکترها نااميد شدن و چشمشون فقط به دست اولين و آخرين دکتره...
    اللهم اشف کل مريض...
    + رب 
    هاييييييييييييييييييييييييييي

    به جان خودم ميشد تا دو هفته ديگه 50 تا آپ کرد !

    بهله !
    بدم مياد ملت دير به دير آپ ميکننننننننننننننننننن
    :پييي
    :))))))))))))
    پاسخ

    سلام
    دو هفته ديگه؟
    منم خيلي بدم مياد :پي
    اما خو سوژه ندارم، چي بگم؟
    ايش، کتابخونه هم نمي ريم يه چيزي داشته باشيم بهش بخنديم :دي
    ع راستي تران!
    دو سه شب پيش يه خوابي ديدم، چيز خاصيش يادم نيست، اما تو هم بودي؛ يعني اولش تو بودي بعد دو سه تا ديگه هم اومدن.
    بعد اون وقت توي يه رستوراني بوديم.
    بيدار که شدم داشتم فکر مي کردم با خودم، که من ازبس اين بچه رو فقط تو غذاخوري کتابخونه ديدم، ديگه تو خوابمم که مياد مي ريم رستوران :پيييي
    + ديگچه!!! 
    سلام انار جان خوبييييييي؟:پي
    پاسخ

    سلام ديگ جان :پي
    نه ديگههه، اون انار و رب انار از زبون تو بود :دي
    + رب 
    اصلا من بلدم داد بزنممممممممممممممممممممم!
    مننننننننننننن؟ منننننننننننننننننننننننننننننننننننننن؟؟؟؟
    :دي
    اين ترم که افتادي روونشناسي م يادت ميدم ! دهه!
    PPPPP:

    گويا آپ نکني مادر..
    دونخطه ابرو بالاپايينه
    پاسخ

    سلام
    يواش تر خانوم، صداي همساده ها در اومد! :)
    چه تيچر خشني :دي
    آپ؟ حکايت ديگ و ديگچه س ديگه؟ :پيييي
    + حس غريب 
    من مطمئنم کامنتام بالا پايين شده در وبلاگت!
    يعني اول اون کامنت دومي رو گذاشتم و بعدش با توجه هب واژه "استيودنت" کامنت بعدي رو!
    چرا وبلاگت با من سر ناسازگاري داره گويا؟
    ---------------------------------------------------
    تيچر اجازه؟
    اول اين که بچه خب گوش داره! شما داشتي داد ميزدي! منم شنيدم
    :دي
    بعدشم تيچر يکم باس روانشناسي بلت باشه؛ بدونه چطور با بچه برخورد کنه!
    پاسخ

    سلام
    يه بارم برا ترانه اين طوري شده بود! يه چيزي نوشته بود، بعد توي کامنت بعدي تصحيحش کرده بود؛ بعد اون وقت اون تصحيح شده هه اول اومده بود، و بعدش اون اشتباهه! :دي
    وبم کلاً با تيچرا مشکل داره! :پي
    بالاخره «ترجمه»ي زندگي ه و منم مترجمم ديگه.. و اختلاف قديمي تيچرا و مترجما، مي دوني که؟ :->
    --------
    :دي
    + رب 
    خب بچه که نبايد به حرفاي تيچرش(هووووع) يواشکي گوش بده !
    خب بچه انقد بي استعداد!!!! حقشه شوک بهش وارد شه :)))))))))))))))))))))))))))))
    :)))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))
    :)))))))
    :)))))))))))))))))))))))
    :))
    ياد چرتکه افتادم !
    پاسخ

    سلام
    آره خب :دي
    نه ديگه ايييين قدرم بي استعداد نيست :دي
    چرتکه؟؟
    از چه لحاظ؟
    بعدنوشت:
    آهان! اين خنده ها رو مي گي؟ :دي
    + نقطه 
    گويااااااااااااااااااااااااااااااا
    يه خواب ديدم الان،باحال ترين خواب رو زمين!!!!!
    توام بودي توش.يعني دارم ميترکم از خنده.
    يعني بايد التماس کني که بگم چي بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    دو نقطه نيش تا بناگوش باز
    پاسخ

    سلام
    نقطهههههه!
    نامردي اگه تنها تنها بهم بخندي :پي
    بگو منم مي خوام بخندم خو! :دي
    دو نخطه التمااااااس! :پي
    :دي
    + حس غريب 
    خب حرص که داشت گويا!
    ولي خنده هم داشت!
    يعني از حرص ميخنديدي بعضي وقتااا...
    رب....
    توچشاي من نيگا کن!
    چطور دلت اومد به من بگي بي استعداد؟ يه تيچر هيچ وقت همه واقعيت رو به استيودنتش نميگه که بره زير پل معتاد شه....
    :(
    پاسخ

    ترانه جان، خب واقعيت رو کم کم بهش مي گفتي، بچه هنوز تو شوک ه!
    :پي
    + حس غريب 
    گويااا
    استيودنت رو داشتي
    اين رو رب بهمون ياد داده: استيودنت نه ستيودنت
    :ديييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييي
    پاسخ

    يک از يک...
    :فراااااار
    :پييييي
    + 2066 

    يکي ديگه از روش بکشم؟


    فکر کردين من از اون ني ني هام که با يه شتلات(شکلات) تا تهران سرگرم ميشن؟

    :->


    پاسخ

    سلام
    :ديييييي
    + رب 
    نه انگار جدي جدي حس سرکلاس خودم بوده !! ديکتش عاليههه!:پي
    البته بچه هاي من بهرحال منظور و با ادا اصول هم ک شده ميرسونن..
    اين حس يکم هنو بي استعداده

    :پييييييييييي
    پاسخ

    سلام
    :دييييييي
    آرههههههه! :پي
    (:)
    + حس غريب 
    نتونستين بخونينش؟
    رب بايد ياد بگيري همه چيو بخوني! يک تيچر ميتونه همه چي بخونه حتي غلط ها رو
    :ديييييييييييييييي

    Practically

    :ديييييييييييييييييييييييييييييييييييييي

    حالا يکم اشتباه نوشته بودمش!

    واي گويا ...از دست تو....

    يکي سر کلاساسي فونالوژي ثمره ميخنديدم! يکي هم سر کلاساي فونالوژي رب

    :ديييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييي



    پاسخ

    سلام
    :دي
    ثمره همون بوق بود ديگه؟ فکر مي کردم سر کلاسش فقط حرص مي خوردي! :دي
       1   2   3   4      >