وبلاگ :
ترجمه ي زندگي
يادداشت :
خنده بر هر درد بي درمان دواست؟
نظرات :
3
خصوصي ،
28
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
الي
نميري حس ، اصلا بهت نمياد اينجوري باشي ، اگه گفتي چجوري ؟
عمرا اگه بتونم يه روي مخو تبديلش کنم به يه دلنشين فک کن !
يا شروع ميکنم به نُچو نوچ ،
يا غر زدن
يا سرتکون دادن
خلاصه نميذارمش به حال خودش ، حداقلش خودمو تخليه ميکنم .
پاسخ
سلام الييييييييي :)
چه جوريه؟ بوگو ما هم بدونيم :دي
چرا خب مي شه..
يعني لااقل بعضي وقتا مي شه..
اما مثلاً من هنوووووووووز که هنوزه نتونستم و نخواهم توانست اصوات تهوع آور همسايه بغليمون (اشاره به کامنتم توي يکي از پست هاي وب حس) رو دلنشين تصور کنم :دييييييييي :شکلک سبزههههههه!
:پي
آخه خو اين هرچي هم رو اعصاب بود اما خنده بود، في نفسه چيز قشنگي بود...
:)
مي بيني حس؟
همش دارم تبليغ وبت رو مي کنم! واجب شد شماره حساب بدم! :دي