سلام
هووووم...
مي دوني تران؟ يه وقتايي که يه خواب خيلي بد مي بينم، وقتي از خواب پاميشم با تمام وجود خدا رو شکر مي کنم که خواب بوده.. فکر کنم همه همين طور باشن..
بعد حالا فکر کن بيدار شيم ببينيم همش خواب بوده...
فقط دارم فکر مي کنم اگر دعا کنم که از خواب بيدار بشم، دوست دارم از چند سالگي به اين ور توي خواب بوده باشه؟!
اگه اين طوره که نصف بيشتر عمرم توي خواب بوده...
بعدتر اين که، توي اين سال ها آدم هايي وارد زندگيم شدن که براي حضور هر کدومشون توي زندگيم بايد يه عمر خدا رو شکر کنم، حالا يهو بيدار شم ببينم نيستن که...
:(
هههه الآن ترانه مي گه حالا يه چيزي گفتيما :پي
اما گرفتم چي مي گي :(
آرزوي مرگ نه، خو؟
:"(
زندگي بهتر بخواه ازش...
توي وبت پست به اون قشنگي و معرکه اي زدي، پر از حس اميد و زندگي...
براي همه ي دلاي خسته دعا مي کنم...
...
-----
اصلاً نترسيا، خدا باهاته...