وبلاگ :
ترجمه ي زندگي
يادداشت :
قطار، مي رود آهسته روي ِ ريل دلم...
نظرات :
7
خصوصي ،
48
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
پارسا زاهد
به نام خدا
سلام
اول در مورد اون ديدگاه قبليم يه چيزي ديگه بگم
تا اونجايي که ذهن کودکي و ذهن 10 سال پيش ياري ميکنه، يادمه که قطار وقتي از سکون شروع به حرکت ميکنه، هيچ تکوني نداره. مثل اينه که ماشيني رو خلاص کني و تو يه شيب ملايم آروم آروم جلو بره. براي همين هيچ حس حرکتي بهت دست نميده، مگه اينکه بيرون رو نگاه کني. منم بيرون و اون سنگ فرشا رو که نگاه ميکردم، اين توهم لحظه اي ايجاد ميشد که انگار من هنوز در حالت سکونم و اون زمين سنگفرش شده حرکت مي کنه :) يادش به خير
اما در مورد آخرين ديدگاه خانم ترانه . همين شکلکي که گذاشتين، آيا ميدانيد که در امر آموزش کامپيوتر کاربرد داره؟
بعد پرشين بلاگ اين شکلک (
) رو داره که هييييييييچ کاربردي نداره :دي
پاسخ
سلام
آهان از اون لحاظ :)
در امر آموزش کامپيوتر؟
:دييييييييي
(حالا کسي نشنوه، اما ايني که گذاشتيد رو اين جا هم داريم که :دي)