• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : خوشمزه اما غريب...
  • نظرات : 5 خصوصي ، 49 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام
    به به! مي بينم که توي کامنتدوني گويان! تشريف دارم.

    گويااااااا!
    الان دلم واسه مامانيم سوخت که هي گير ميدم به غذاهاي خوشمزه اش!
    الکيا! آخه وجداني مامان من دست پختش حرف نداره. اينو همه بهش اذعان داشتن.
    اين منم که اين مي گم اينو نمي خوام،اونو نمي خوام.
    مامانم اسمم رو گذاشتم نارنجيِ مدرسه ي موش ها! خودِ مامانم هم اداي نارنجي رو در مياره و دورهمي مي خنديم.
    از بس که نق مي زنم توي خونه.
    .
    .
    مي گم گويان! خب يه پيشنهاد ننه.
    من ميام تهران،ناهار خونه ي تو! خوبه؟
    ببين با چه کِيفي غذا درست مي کني اون وقت.
    خُ ولي من نمي تونم گير بدم به غذات! چه بد.
    .
    .
    راجع به کامنت قبلي هم زياد غصه نخور ننه جون!
    يه چيزي گفتم فضا عوض شه.
    .
    .
    .
    مانا باشي و شاد و موفّق عزيزم
    روز و شبت خوش
    يا حق
    پاسخ

    سلام
    خوش اومديييييييي! :)
    بازم از اين کارا بکن حتماً :)
    واي پنجره اگه گير بدي به غذام و بعدم بياي اين جا آبروم رو ببري که ديگه من با چه رويي در مورد آشپزي اين جا بنويسم خو؟ :دي
    آخي، نارنجي :دي