• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : ديوانه از قفس پريد...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    آخييي..

    خدا رحمتش كنه.

    نميدونم، شايد اون توي عالم بيخبري خودش از ما آدماي انديشمند و با خبر بيشتر لذت ميبرده!

    دلم ميخواست از نزديك ميديمش!

    البته اگه اين اتفاق ميفتاد الان حال و روز من اين نبود.چون آدمايي كه ميان تو ذهن و زندگيم به سختي بيرون ميرن!

    پاسخ

    سلام نگين جان... شايد بشه گفت خوبه كه نديديش، چون من كه ديدمش، الآن از اون جا كه رد مي شم همش به يادش ميفتم و غصه م مي گيره...