سلام... اول عذر مي خوام از سر نزدنم.. واقعاً مشکل داشتم و دارم اين مدت، به هر حال معذرت مي خوام، سعي ميکنم بيشتر خدمت برسم... جناب گل محمدي! اتفاقا به جاي اسامي عدد گذاشتم چون نخواستم هييييييچ تفاوتي بينشون قائل بشم تا دوستان فکر نکنن دارم از يه دولت خاص گلايه مي کنم! سعي کردم لااقل در اين مورد همه رو با يک چشم ببينم! پس عدد گذاشتم تا مطلب از حواشي سياسي مصون بمونه!! ... بله، خرمشهر تنها شهري نبود که آباد نشد! اما آيا اين دليل موجهي ه که ما اعتراض نکنيم؟؟! هر شهري در جاي خودش ه و احترام خاص خودش رو داره! بله، بايد به همه رسيدگي بشه! مردم هر دياري اين حق رو دارن تا به بي عدالتي اعتراض کنن! ... در مورد با يک چوب زدن يا نزدن، اول بايد اطلاعاتمون از موردي که درباره ش صحبت مي کنيم (اين جا خرمشهر) کافي باشه، وگرنه به طور کلي نظر دادن که خيلي راحت ه! به هر حال هرکس در جاي خودش، اگر دست من بود هر کس رو در جاي خودش (جسارتاً) خيلي محکم مي زدم!! ... و جناب گل محمدي گرامي!! من از ارزش خرمشهر هيچ کم نکردم!! بله، خرمشهر رو خدا آزاد کرد! اما احتمالاً توجه نکرديد که ما «موظف هستيم» از موهبت هاي الهي به معناي واقعي پاسداري کنيم! تا به اين صورت از خدا قدرداني کرده باشيم! شما در نظر بگيريد بيماري رو که رو به موت هست! و همه ي پزشک ها ازش قطع اميد کردن! و خدا به طرزي معجزه آسا اون فرد رو از مرگ نجات مي ده! خب، اين هديه اي بوده از طرف خدا، اما آيا مي شه گفت از اون به بعد ديگه نبايد کاري به کار سلامتي اون فرد داشت و بدون هيچ توجه و مراقبتي فقط و فقط سپردش دست خدا؟؟؟ آيا بايد صبر کنيم تا خدا خودش ديوارهاي روي زمين ريخته ي خرمشهر رو جمع کنه؟!! آيا اين حرف شما ناسپاسي نيست؟ جناب گل محمدي، با تمام احترامي که براتون قائلم بايد بگم که به نظرم در اين زمينه در اشتباه هستيد.. دور و بر ما پره از نعمت هاي خدا که خيلي هاشون هم معجزه آسا به دستمون رسيدن، آيا بايد با قدرناشناسي اون ها رو به امون خدا رها کنيم؟! ... در مورد برسا هم، خب دليلم رو اول گفتم، واقعاً گرفتارم، اما سعي مي کنم بيشتر حضور داشته باشم اون جا.. ان شاءالله کمي فرصتم بيشتر بشه، چشم...