• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : باز باران...
  • نظرات : 3 خصوصي ، 13 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام گويا جونم

    خوبي عزيز؟

    اما دريغا!
    از آسمان صورتم اشکي نباريد


    افسوس، افسوس!
    ابري ترين حال دلم در حسرت يک قطره
    خشکيد!
    يک لحظه هم حتي نباريد
    خشکيد، خشکيد...


    آنگه که چشمم از نمي هم گشت نوميد
    وقتي دگر حتي دلم چيزي نمي ديد
    ناگه گلويم
    رعدي دلش خواست!
    شايد که اندوه نباريدن
    با غرشي آرام گيرد...

    اين قسمتش خيلي تازه بود ...

    آن تارهاي بي صدا و صوت
    حتي نجنبيد!!

    خدا خوبت كنه ... حلقوم آواشناسي را اوردي جلو چشام:دي

    خدا را شكر اصفهان ما هم باراني شد ...

    مجددا اعياد گذشته و پيش رو را تبريك عرض مي كنم