• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : قطار مي رود آهسته روي ريل دلم.. (شماره ي چندشه؟ :دي)
  • نظرات : 10 خصوصي ، 30 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    "فقط از لجش بهت مي گفت موهات نسکافه اي ِ تو اين وان بيد :پيييي"
    خخخخخخخخخ آخييييييي ياد يچي افتادم:(
    :p
    ديروز رفتيم خريد کلي خريد کرديم برا اداره ، بعد خب انواع و اقسام نسکافه و اينا هم بود. بعد يه بستشو باز کردم چندتا مدل مختلف توش بود. مث کاپوچينو و اينجور چيزا... بعد اونموقع دلم شير ميخواس نه کافئين! شيرخوردم و کاپوچينو نخورده آنجا را ترک بگفتم. الان هوس کردم خب!اصن بستش خيلي خوجل بود. حيفه ادم اداره رو وقتي پر خوراکي ميشه تنها بذاره!:))
    پاسخ

    واقعنم! حيف بوده خو! :دي .. يه چندتاشو مي ذاشتي تو کيفت بعداً بخوري ;qqq خو تو هم توي اون اداره حقي داري ;))))