• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : روزهاي دور از نت! :)))
  • نظرات : 0 خصوصي ، 27 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    اصلا اصل کيفه
    من تو خدمت که بودم هر روز زنگ ميزدم به هم خدمتي هام و صدام را عوض ميکردم و ميذاشتمشون سر کار، بنده خداها تا روز آخر هم نفهميدند کي به کيه
    پاسخ

    بعد اون وقت يه سؤال: شما احياناً لهجه ي اصفهاني نداريد؟ يني مي خوام بگم اگه لهجه داريد بعد تابلو نبود شماييد؟ :))))

    دارم تصور مي کنم يه بار لو مي رفتيد.. بعد اون وقت کل پادگان مي ريختن سرتون! خخخخخخخخخخ