وبلاگ :
ترجمه ي زندگي
يادداشت :
همه دعوتيم به عروسي فرشته ي مهربوني ها! + تولد (پست عيد تا عيد!)
نظرات :
18
خصوصي ،
273
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
گلاب
اونروز به خود روانم گفتم
به تو ام ميگم :
به نظرت اين رواني غير معمولي نيست؟ آخه ادم افسرده :ديييي
ميتونه درس بخونه؟آشپزي کنه؟ من که اين ترم که افسرده! شدم هر دوشو بوسيدم گذاشتم کنار
نه من موقع گريه نمينداختمش تو بغل خرس کههههههههه
من هميشه تصورش ميکردم يه خرس داره دويست برابر خودش
بعد تو بغلش خوابش ميبره
من که رواني نيستم :دييي
اينگده مامان خوبي هَم.
پاسخ
والا من خودمم در عين افسردگي هم درس مي خونم/مي خوندم هم آشپزي هم همه چي! :))))
امضا: غيرمعمولي ِ شماره دو! :پي
--------
خب پس خيالم راحت شد! :)
به بچه ي منم خرس بديا! فک کن بچه خودته! :))