• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : قطار، مي رود آهسته روي ِ ريل دلم... (2)
  • نظرات : 5 خصوصي ، 42 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + رببببببببببب 
    جييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييغ
    گويا الان حس آزادي دارم (لاحول ولا قوه الابالله فوووووت)اينترنتم انقدددددد قر ميومد نميذاشت بيام وبلاگا!
    چرا؟ ببينم چرا نتم اينجوري ميشه ؟شماها نتتون درسته؟مثلا ديروز از صبح تا بعد از ظهر فقط نارگيل برام باز ميشد.. ههههه نميدوني چنتا گل و گياه و رصد کردم که :)) بعدش يه سايت اضافه کرد+وب خودم ...بعدم يهو ترکيد
    الانم با سلام صلوات درس شدهههههههههههههههه جيييييييييييييييييييييغ
    ................................
    هنوز پست و ننوشته بودي که حس قطار نويسي داشتم بهش ...هاخيش! الان ميخونم :)

    پاسخ

    عليک ِ جييييييييييييييييييييييييييييييييييييييغ! :)))) / وا؟ نمي دونم! احتمالاً اون باز شدن نارگيل هم به تقاضاي سازمان حفاظت از محيط زيست بوده :دي / هه هه يني اين قد مشخصه که بعد از هر قطار، يه قطارنويسي دارم؟ :دي