وبلاگ :
ترجمه ي زندگي
يادداشت :
من در کجاي زمين ايستاده ام؟ . . .
نظرات :
8
خصوصي ،
31
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
رب
من ميگم خب کم کم بنويس.. هر دفه يه حرفشو بنويس نه ما ميفميم چي به چيه نه خودت !!:)))
ميدونستي من ازين ناخن کشيدن خوشم مياد؟گفته بودم؟
همين که روتخته ناخن بکشي و بچه هاي کلاس جيييييييييييييييييييييغ...واي چقد فاز ميده :)))
پاسخ
سلام ... آرههههههههه؟! :)))))))) // بله مي دونستم، گفته بودي! دونخطه ابروبالا پايين موج مکزيکي! :)) .. جرأت داري يه بار جلو من از اين کارار بکن، کاري مي کنم ديگه هيچ وقت اين حرکت ناجوانمردانه فاز نده! :555: :))))))))))) // واي ترانه، داداشم خب مي دونه که من از اين تيپ صداها ديوونه مي شم، بعد، فريزرمون خب خداروشکر برفک و اينا که نمي گيره، اما فقط روي در لاکي يخدونش گاهي يه کم در حد يه لايه نازک برفک مي گيره، بعد اين داداش من گاهي بدجنسيش گل مي کنه، وقتي که تو آشپزخونه باشم مي ره ناخن مي کشه روي اون برفکا! :| اوايل جيييييييييييييييييغ و دادم مي رفت هوا، اما اخيراً با اين که دلم غش مي ره و ديوونه مي شم، اما محلش نمي ذارم :پي بعد گاهي اينقدري ادامه مي ده که بالاخره منفجر مي شم! :)) البته گاهيم اون از رو مي ره! :))