• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : ما هنوز اندر خم يک کوچه ايم...
  • نظرات : 5 خصوصي ، 20 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + 2066 

    سلام.


    خدا مادر دوستتونو بيامرزه.

    داشتم حمدو ميخوندم چشمم به بعدا نوشتتون افتاد :(


    --------------------

    عکس اول که خيلي قشنگه.

    آدم جونش بالا مياد تا همه ي اين پيچ رو رد کنه.


    عکس پ.ن هم با ااجازه، به نظرم مشکل فني داره.(که مسلما فتوشاپه)

    وقتي با سرعت به سمت جلو ميريم اشياي ِ پيش رو که تار نميشن. (اگه اينطور بود رانندگي غير ممکن ميشد) ولي اشيايي که در کنار ديد ما باشن تار ميشن(حالت ديگه ش اينه که ما ثابت باشيم و جسمي با سرعت از جلومون رد بشه)



    خلاصه اين توضيحاتو دادم تا يه وقت به خاطر اين عکس تصميمات روانشناسانه ي اشتباهي نگيريد!


    پاسخ

    سلام ... فکر کنم ديگه مجبور شديد بعد از حمد يه توحيد هم بخونيد :( // تار بودن عکس که خب بله لابد دستکاري شده عکس. منتها من اولي که عکس رو ديدم (همين‌طور الان) به نظرم اومد که اين عکس شايدم در جهت برعکس گرفته شده باشه، يني مثلاً عکاس داره از شيشه عقب ماشين عکس مي‌گيره، در واقع از مسيري که طي شده.. حالا کاري به تاريش ندارم، اما حسم اين بود. منتها من از هر طرفي فکر مي‌کنم مي‌بينم اين عکس مي‌تونه معني و مصداق داشته باشه... چه پيچ پيش رو و چه مسير و پيچي که قبلاً طي شده...