• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : نه صدايي نه سکوتي...
  • نظرات : 3 خصوصي ، 24 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    + رب 
    واح
    اين چيه !
    :)))
    از کتاباش يکي دوتا بگو بدونم چيا بيدن
    پاسخ

    سلام ... يني فک کننننننن! طرف کلاً اسم کتابشو گذاشته ري‌را، بعد ما داريم بحث مي‌کنيم که ري‌را يا ليلا؟ :دي يا گويا! :پييييييي // نمي‌دونم والا، اين کتابشم داشتم با "ري‌را" سرچ مي‌کردم يافتم :))) // تازه فهميدم دهخدا مي‌گه در زبان مازندراني ري‌را يني: "هان!"، "آگاه باش!"، "بيدار باش!"، "هشدار!" .. البته خو سيد علي صالحي براي اسم به کار برده ديگه // ععععع! ببين چي پيدا کردم! بيا يه‌کم به معلوماتت اضافه کنم :دي اينو بخون: «"ري را" نامي است مازندراني که اولين بار نيما يوشيج در شعري به همين نام از آن ياد کرده و پرنده اي است شبيه گنجشک. همين طور معني "هان و بيدار باش" و "زن باهوش و کاردان" نيز مي دهد.» .. بيا اينم شعر نيما: http://www.shereno.com/8/41/760.html
    + رب 
    عکست خيلي خوبه
    هوم :)

    پاسخ

    :) آره دوسش دارم.. هوم :)
    + رب 
    بيخيال بابا به ما نيومده ابراز احساسات کنيم :))
    اصن "گويا جان "!
    :)))))
    پاسخ

    سلام ... هههه هههه آره، گويا جان از همش قشنگ‌تره! :پيييي // تران؟ اينو ببيييييييييين! جلد يکي از کتاباي سيد علي صالحي‌ه :)))))))))) : http://www.seyedalisalehi.com/images/books_akharin_asheghanehhaye_rira.jpg
    + رب 
    آخه اون معني نميده ...ليلا حداقل معني داره ..
    البته اونم شايد اسمي چيزيه ..ولي بهرحال ليلا جان!p;))
    پاسخ

    سلام ... اون ري‌را هستا، يني ريييييييييي‌را هست نه ر ِي‌را (حالا که چي مثلاً اينو گفتم؟ :دي) .. حالا يا اسم واقعي‌ه يا شايدم اسم خيالي، چه مي‌دونم :))
    به نام خدا
    سلام
    اين الان فيلم‌نامه يک فيلم بود که ساخته شده يا هنوز ساخته نشده؟ :دي
    ؟!
    ...
    پاسخ

    سلام ... پخش فيلم‌نامه‌ي زندگي آدما از يه زماني شروع مي‌شه و همين‌طوري ادامه داره، تا زماني که «کارگردان» آخرش بنويسه «پايان...» .. فيلم‌نامه‌اي که نويسنده‌ش خود بازيگرا هستن.. / پخش اين فيلم‌نامه هم همچنان درجريانه..
    هوففففففففففف

    "ليلا جان..."(اين تيکه دکلمه شکيبايي رو خيلي دوست دارم)


    پاسخ

    اين هوففففففف چي بود؟ يعني رفتي پستو خوندي و اين عکس‌العملت بعد از خوندن بود؟ :دي // تراااااااان! جيييييييييغ! :پيييييييي ليلا چيه؟ :دييييي يعني خوشم مي‌ياد يه هفته تمااااام صبح تا شب گوشش کردي، آخرش مي‌گي ليلا؟ :دي .. نه جانم، مي‌گه: «ري‌را جان».. والا نمي‌دونم ري‌را يني چي، اما توي يکي دو تا ديگه از شعرهاش هم ديدم «ري‌را» رو مخاطب قرار مي‌ده :)
    مرسي از دانلود :))))
    بعد ميام بخونم

    "

    نه صدايي، نه سکوتي، نه درنگي، نه نگاهي
    نه تو را مانده اميدي نه مرا مانده پناهي

    نيش‌ها و نوش‌ها چشيده‌ام
    بس روا و ناروا شنيده‌ام

    هرچه داغ را به دل سپرده‌ام هرچه درد را به جان خريده‌ام
    در مسير بادها"

    :)

    پاسخ

    سلام ... آره خب گفتم مراعات ناشنوايان وبلاگي رو بکنم :ديييييي / هه هه! اين چهار خط رو هم نخوندي؟ :))))) // هوم.. :)
    اومدم شکلکات رو ديدم يهوي با ديدن شکلک ياد يه ورزش تو دوران قديم افتادم يه ورزشي بود که به راست و به چپ همين کار رو ميکرديم....!
    بگذريم متن بسي جالب انگيزي بود.... حس خوبي بهم دست داد البته فکر کنم فيلمنامه يه نمور صحنه‌اش اشتباه بود چون تاجايي که من يادم ه بازيگرا تو آيينه جوون تر مي‌شدن نه پيرتر!
    وااااااي من شديد عاشق اون عکسي ام که گذاشتي يکي از تفريحات من راه رفتن رو لبه است حالا يا جوق يا ريل يا شايدم ديوار!!!
    پاسخ

    سلام ... البته توي اون ورزشه ديگه اين‌قدر باي‌باي نمي‌کرديم که :دي // نه ديگه، اوني که تو مي‌گي بهش مي‌گن فلش‌بک، اما ايني که من مي‌گم يه چيزي تو مايه‌هاي n سال بعد هستش :)) // بپا نيفتي از رو ديوار! :)) يهو ياد جودي‌ابوت افتادم که رو لبه‌ي شيرووني راه مي‌رفت :) هق من يهو دلم شيرووني خواست که روي لبه‌ش راه برم! :))


    سلام دوست من

    تازه از وبلاگ زيبات ديدن کردم

    مطالبت باب دل من بود

    ب وب من هم سر بزن

    پاسخ

    سلام ... ممنون از حضورتون :)
     <      1   2