• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : پيش از اين ها...
  • نظرات : 9 خصوصي ، 31 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     
    به نام خدا
    سلام
    درست حدس زدين جابجا شدن
    انگاري از رب انار واگير گرفته وبتون :دي

    پاسخ

    سلام ... نه بابا بنده خدا رب انار هم فقط توي پارسي براش اين مورد پيش اومده که.. ديگه از حق هم نمي‌شه گذشت :دي
    + رب 
    "حالا منم تا حدي اين‌مدلي هستم، اما بيشتر اگه چيزي کپي پيستي باشه، وگرنه وقتي به قلم خود طرف مقابلم باشه (بيشتر هم براي افراد آشنا البته..)، در اون صورت هرچيم طولاني باشه استقبال مي‌کنم؛"
    حالا انقد آدم و خجالت ميده که بشينم بخونم ! عجبا!:))))
    بيشترشو خوندم ، يکم صبوري کنيد چندشب ديگه تموم ميشه :))))
    پاسخ

    سلام ... :دييييييييييي! نههههههههه! :پييييييي هه هه من داشتم خودمو مي‌گفتم خو.. :دييييي يني داشتم مي‌گفتم طولاني بنويسيد خوشمم مياد تازه و اينا.. ;) ... نه بابا راحت باش.. اتفاقاً بهتر، بهانه دارم براي آپ نکردن! خخخخخخ ... براي اونم ايضاً يه يه يه يه! :پي
    + رزي 

    سلام

    قالب نوت مبارك خواهررررررر

    چه شعر زيبايي...

    چه آهنگ قشنگي...

    در ضمن همچينم پستت طولاني نيس...ركورد طولاني بودن پست رو پارسا خان شكوندن...فعلا ايشون اول هستن...

    پاسخ

    سلام ... ممنونم.. :) ... آره خب ادعاي رکورد که ندارم :دي :)
    اين يادم رفت آخر جمله :)
    پاسخ

    احياناً اين پيام و بعديش با هم جابجا نشدن؟
    به نام خدا
    سلام
    با عرض تسليت شب عاشورا
    قالب جديدتون هم مبارک باشه انشالله
    پاسخ

    سلام ... منم اين ايام رو به همه‌ي دوستان تسليت عرض مي‌کنم .. ممنونم.
    + حس غريب 
    سلام
    ايام رو تسليت مي گم؛ عزاداري هات قبول
    منم دعا کن...

    موافقم با مخالفتت با اين "خداي ساختگي" و بيشتر از اون با غربتي که خدا روي زمين داره...
    اين که چن نفر از ادماي روي زمين خدا رو براي خودش مي خوان حتي؟
    ...

    پاسخ

    سلام ... ممنونم گلم.. هوم.. اوهوم :( چقد قشنگ گفتي: "چن نفر از ادماي روي زمين خدا رو براي خودش مي خوان حتي؟" هيييي خدا... :( /// تقريباً مطمئن بودم ":)" آشناست.. :)
    + رب 
    هاي

    نه اونو سر شام بوديم برنامه ديگه اي هم نداشت گوش داديم ديگه ...وگرنه شعر طولاني م خوشم نمياد.

    و ازين لحاظ البته حرف کسي هم وقتي طولاني ميشه و برام جذابيتي نداشته باشه وسطش تو هپروتم! انقدم هي تمرين کردم که اينجوري نشم ولي دست خودم نيس ، ميشه . مگر اينکه هي برا خودم اهميت بدم به موضوع اون بحث تا بتونم هوشمند گوش بدم .

    اين بود سخنراني من !
    :))
    پاسخ

    سلام ... مي‌گمااااا، پس لابد براي پستاي ما هم هي سعي مي‌کني برا خودت اهميت بدي به موضوع تا بتوني بخوني، هوم؟ ;) :پييييي نمي‌دونستم ديگه اييييين‌قدددددررررررر فرهيخته اي ديگه که هرچيزي به نظرت نمي‌ياد، يادم باشه ديگه کامنت طولانيم نذارم برات پس q;p :پيييييي :دي /// حالا منم تا حدي اين‌مدلي هستم، اما بيشتر اگه چيزي کپي پيستي باشه، وگرنه وقتي به قلم خود طرف مقابلم باشه (بيشتر هم براي افراد آشنا البته..)، در اون صورت هرچيم طولاني باشه استقبال مي‌کنم؛ حتي گاهي که يکي قشنگ بنويسه اما کوتاه، تو دلم مي‌گم خو يکم بيشتر مي‌نوشتيييييي! ;) :)
    به نام خدا
    سلام
    نه شما که ديدتون فلسفي نبود تو نوشته‌تون
    اتفاقاً اين نگاه شما به نظرم بهتره از ديد فلسفي
    اگه فکر کنيم خدا منتظر که ما خطايي کنيم و عقابمون کنه خيلي از چيزاي ديگه زير سوال مي‌ره
    مثل مهلت دادن مثل توبه کردن
    از ماها که گذشت اما بايد مواظب باشيم نسل بعد از ما رو آدماي بي‌سواد آموزش غلط ندن و نترسونن. يادمه منم کوچيک بودم بعضي چيزا رو از خدا مي‌شنيدم خيلي مي‌ترسيدم

    ---
    در مورد اون تصور خب ديگه الان اون تصور رو ندارم. الان از خدا تعريف کامل‌تري دارم انشالله. :)
    پاسخ

    سلام... :)
    سلام
    گويا من يه دور تند خواني خوندم پستتا :پي
    اما خو انقدر پستت متفکرانه و قشنگه که برا هر قسمتيش کلي حرف برا گفتن هست
    پس فعلا مثل بقيه زنبيل منو داشته باش برمي گردم
    امضا : صبا

    پاسخ

    سلام ... لطف داري عزيز :) ... مي‌خواستم بگم لااقل اسمتونو رو زنبيلا بنويسيد با هم قاطي نشن، ديدم خودت امضاشم کردي :دي
    به نام خدا
    سلام
    پ.ن 1 رو من هم عقيده دارم. بعضي وقتا فکر مي‌کنم و دنبال حقيقت خدا مي‌گردم. خدايي که وجود محض هست. اون خدا البته تو عصباني شدن و خوشحال شدن، اصلاً خدايي نيست که برامون تعريف کردن که مثلاً تو آتيش مي‌سوزوندت. اون خدا خدايي هست که بودن تک تک اجزامون به اون ربط داره عصبانيتش يعني سست شدن تک تک اجزاء مون در ارتباط با اون و خوشحاليش يعني محکم‌تر شدن ارتباط با اون

    اما همون طور که مي‌بينيد اين نگاه فلسفي باز از اون ور بوم افتادنه. و قابل هضم براي ما آدماي معمولي که دوست داريم مثل اون شبان باشيم نيست :) :دي
    ---
    راستي يادم رفته يه جايي انگار گفته بودين که کوچيکي‌هاتون تصور خاصي از خدا داشتين. نمي‌دونم پست قبلي بود يا جواب يکي از کامنت‌هاي پست قبلي يا تو وبلاگ رب اينا :دي امان از حافظه :دي
    ---
    نمي‌دونم الان اينو بگم کفر و شرک هست و يا اصلاً گناه داره يا نه
    من يادمه بچه بودم خدا رو چطور تصور مي‌کردم.
    من از خدا نعوذ بالله يه تصوير تو ذهنم داشتم که خيلي خيلي موهوم بود و دقيق نمي‌تونستم بگم چه شکلي بود. اما رنگي که تصور مي‌کردم از اون تصوير خاکستري رنگ بود ... يه موجودي خيلي خيلي خيلي بزرگ تو آسمون به رنگ بزرگ و البته طويل. جالبه که نمي‌دونم به خاطر همون اندازه که يادگرفته بودم خدا مثل ما دست و پا چشم و گوش و اينا رو نداره، منم خدا رو يه چيزي طويل و بسيار بزرگ تو آسمون تصور مي‌کردم البته تو فضا. نه تو آسمون آبي. يادمه زمينه آسمون سياه بود و... نه چشمي و نه دست و پايي و نه صورتي. اما يادمه همين خدا رو با اين وجود شنوا و دانا و بينا و داراي بقيه صفات مطلوب مي‌دونستم
    استغفرالله چه افکاري داشتم بچگي‌هام. :دي
    ببخشيد مطلب اگه شرک آلود شد. البته خيلي کوچيک بودم که اين طوري تصور داشتم. شايد دبستاني بودم :)
    پاسخ

    سلام ... راستش من اصلاً نخواستم با ديدي فلسفي به خدا نگاه کنم، يني سوادشم ندارم.. حرف من خيلي ساده بود.. حرفم خطاب به کساني بود (حتي شايد خودمم خيلي وقتا يکي از اونا بشم :| ) که هر حرفي رو ناشکري و کفران نعمت مي‌دونن و مستحق کيفر! يني مي‌گن ديدي اون‌طور گفتي، حالا ببين خدا بدترشو سرت اورد! و ممکنه اصلاً آدم حرف خاصي هم نزده باشه.. حتي ممکنه فقط ناراحت باشه از شرايطي خاص و خواهان بهبود اوضاع! يا ممکنه فقط گاهي از خستگي بگه چراااااا؟! يا ديگه فوقش اينه که زباني و نه دلي، لحظه اي و نه واقعي، به خدا اعتراض بکنه.. خب من مي گم خدا که نايستاده تا يکي همچين عکس العمل‌هايي نسبت به زندگي داشت زود يه بلاي بدتري سرش بياره! من مي‌گم خدا مارو مي‌فهمه.. من مي‌گم خدا عاشق بنده‌شه.. من مي‌گم خدا که از دلامون باخبره.. من مي‌گم چرا فکر مي‌کنيم هر کاري کنيم خدا زودي قهرش مي‌گيره و تلافي مي‌کنه!!! ... و اين‌که.. من نمي‌گم هميشه هم شبان وار و چشم‌بسته دوسش داشته باشيم.. شناختش اتفاقاً واجب‌ه.. اما فقط مخالف ديد خشکي هستم که خدا رو استغفرالله.. يه موجود هميشه عصباني و جوياي انتقام مي‌دونه!! مي‌گم با خدا بايد راحت‌تر بود... /// تا جايي که يادمه من نبودم (اگر بودم که اصلاً يادم نيست :دي).. هاوايي خان نبود؟ يا شايدم يکي ديگه... هوم... // چرا فکر مي‌کنيد شرک‌ه؟ خب تصورات اين‌چنيني رو فکر کنم همه مون داشتيم.. يني براي هر بچه‌اي خيلي طبيعي‌ه که خدا رو با مفاهيمي درک کنه که تا اون زمان بلده.. مهم اينه که وقتي بزرگ مي‌شيم اون تصورات کامل بشن و نه خداي نکرده محو.. هوم؟
    + رب 
    خخخخخخخخخخخ اين بچه هه تو اين عکس ادامه مطلب چه باحاله ههههههههه

    شانس آوردي تو برنامه مشاعره يکي اين شعره رو خونده بود شنيده بودم وگرنه الان رسما کفري ميشدم :))

    پاسخ

    آره خودمم خيلي دوسش دارم :دي.. مدت‌هاست سيوش کرده بودم رو سيستم، نمي‌دونستم کجا خرجش کنم :دي ديگه ديدم به حال و هواي اين شعره مي‌خوره :)) ... خب پس نصف پست هم که تکراري‌ه برات! اوکي پس.. خب.. از امتحان حذفش مي‌کنم! :))) به به چه تيچر گلي‌م! :)) .. مي‌گم يني با شنيدن شعر طولاني مشکلي نداري؟ :دي
    + رب 
    گويا جان ! آبجي ميدوني چندسال طول ميکشه تا من يه همچين پستي رو بخونم؟:|


    پاسخ

    سلام ... تران باورت مي‌شه هروقت پست طولاني مي‌زنم همش به ياد تو هستم؟! :پيييييي ديشبم دقيقاً مي‌گفتم يني تران اصلاً اين پست رو خواهد توانست خواند همي؟ :ديييي اما تران خداوکيلي نيگا، دو تا پست اخيرم که خيلي کوتاه بودن، قبلشم تولد بود که اونم اگه از عکساش فاکتور بگيري چهار خط بيشتر نبود.. قبلشم که پست نه چندان طولاني کتابخونه‌اي بود، که هرکي حال نداشته باشه بخونه، ديگه تو که حال و هواش برات آشنا بود که (به شدت مشتاقم گربه‌ي موردنظر رو ببينم! :پييي).. قبليشم که طولاني نبود! قبل از اونم يادداشت‌هاي گوياي 13 ساله بود که خودت اعتراف کرده بودي(:پي) يکجا خونديش! يني مي بيني؟! ديگه چند وقته زيادي بهت خوش گذشته بود با پست‌هاي کوتاه و يا قابل خوندن! پس ديگه اعتراضي وارد نيست، بشين بخون که ازت امتحانشم مي‌خوام بگيرم!!! p: /// نخوندي هم چيزي از دست نمي‌دي، صرفاً يه سري چيزاي گير کرده توي ذهنم بود..
    به نام خدا
    سلام
    دوم
    البته اگه اون ناشناس رو فاکتور بگيريم :دي
    زنبيل مي‌ذارم زودي بر مي‌گردم
    پاسخ

    سلام ... به شدت حس مي‌کنم اين ناشناس شناس مي‌باشند.. بااين‌که آي‌پيش آشنا نيست.. /// جاهاي ديگه رو نمي‌دونم، اما اين‌جا چند روزه همش باد و بارونه، اگه زنبيلتون رو باد برد من مسئول نيستما! :پي
    + :) 
    :(
    پاسخ

    سلام ... ببخشيد، شما؟
    + رزي 

    سلام
    "مثلاً.. واي از اون روزي که بعد از مدت‌ها اتفاقي اون عکس رو ديدم.. و نگاهي به امروز..
    و سووووووختم!"

    كدوم عسك؟؟؟

    "خدايا!
    دلم رو دل کن..."

    چقدررررررر قشنگ گفتي اينجاشو...

    پاسخ

    سلام ... عکس؟ هوم.. :( ... و.. ممنون.. راستش جمله‌ش که از خودم نيست.. يادم نيست توي امضا يا پروفايل نمي‌دونم کي بود، فکر کنم جمله‌ي آرسو بود؛ شايدم صبا.. اما نه، فک کنم همون از آرسو بود.. نمي‌دونم، ديگه منبعش يادم نيست :دي
     <      1   2   3      >