• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : ...آتشفشان خاموشم
  • نظرات : 14 خصوصي ، 33 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      
     
    + رب 
    سلام

    ميگم اين دل شوما خيلي شيطونه ها ببين تا کجاها رفته ..!
    جغرافيات داغونه ها...درياي سرخ چنتاس مگه؟
    ..........................................................................
    با مني؟!!!
    خدايي با من بودي؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!

    خو چرا شرمنده ميکني!
    خو جلو مردم زشته آخه :) خو خجالت کشيدم آخه ...:)
    واقعا من "فيض يک اقيانوس آب آرامم"؟ برووووووووو!

    پاسخ

    سلام ... :دييييي هميشه از جغرافي بدم ميومد! :دي /// :خنده ي غشيييييييييي!!!!!!!! (((:))) ... خب حقيقتو گفتم! :) دونخطه پينوکيو! q;p (اين با شکلک تو مي فرقه ها! :دي)
    به نام خدا
    سلام
    "وقتي که تصميم مي گيري بنويسيشون نمي توني.. کلمات مثل ماهي از توي مشت قلمت سر مي خورن..
    جالبه ها!"
    واقعاً همين طوره
    تو ذهن همچين کلمات و جملات مرتب مي‌شن به چه زيبايي. اما تا مي‌خواي به نگارش بکشيشون همه نظمشون از بين مي‌ره و از ذهن پرواز مي‌کنن
    البته فکر کنم اين چيزي که شما گفتيد شبيه اين موردي که مي‌گم بوده اما شايدم همينه

    پاسخ

    سلام ... هر دوش مي شه.. يعني گاهي خود مطلب از ذهن مي پره و گاهيم اون طوري که مي خوايم از آب در نمياد.. هردوش حال گيري ه! :دي
    ايول قيصر.
    ناخودآگاه چشـَم رفت دنبال پيدا کردن آرايه‌هاش! به همچين دردي دچار شدم يعني! :D
    پاسخ

    سلام ... ايش، بدم مياد از اين بچه خرخونا :پيييي
     <      1   2   3