تحلیل آمار سایت و وبلاگ سه سالگیت مبارک :) - ترجمه ی زندگی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ترجمه ی زندگی
قالب وبلاگ
لینک دوستان

 

به نام خدای رحمن و رحیم

سلام

-----------

بدین ترتیب سه سال از کتاب زندگیم ترجمه شد...

و به لطف خدا ترجمـه ی زنـدگی ام قدم به چهار سالگی گذاشت...

یار سه ساله ی من، کوچــه بـاغ زندگی ام..

تولدت مبارک :)

----------

پ.ن.
برای تولد وبلاگم از مدت ها پیش کلی برنامه داشتم، یعنی می خواستم یه مروری داشته باشم به بعضی از آپ هام توی این سه سال...

اما خب نه خودم وقت دارم و نه نتم سرعت...

حالا اگه خیلی دلتون سوخته از این بابت (:دی) می تونید برید کل آرشیو رو بخونید :دی

پ.ن.2.
وبلاگم دو تا تولد داره!
یکی 12 اسفند که پا به دنیای اینترنت گذاشت، و اون یکی 22 اسفند که اولین پستش رو ثبت کردم.
:)

پ.ن.3.
دیشب اومدم عینکم رو از روی چشمم بردارم..
بسیااااااار هم آروم برش داشتم، فوق العاده آروم و ملایم...

اما یهو دسته ی عینک موند توی دستم!!

الآن این شکلی ه :دی

اتفاقاً اخیراً چشمام رو تعیین نمره ی مجدد کرده بودم و می خواستم به زودی عینکم رو عوض کنم!
بیچاره انگاری فهمید می خوام سرش هوو بیارم (:پی)، طاقت نیاورد خودکشی کرد! :دی


[ جمعه 90/12/12 ] [ 11:0 عصر ] [ گویای خاموش ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

در ترجمه به مشکلی که بر می خورم، آن قدر با کلمات دست و پنجه نرم می کنم تا سرانجام پیروز شوم. در ترجمه ی زندگی ام اما... نمی دانم... پیچیدگی متن زندگی متحیرم کرده... متنی آن قدر گویا که لحظه لحظه اش را حس می کنم، و آن قدر خاموش که پی بردن به معانیش بصیرتی می خواهد که ندارم... اما می دانم نباید تسلیم شد؛ باید «زندگی کرد» تا بتوان ترجمه اش نمود... باید به جایی رفت که حیات به معنای واقعی درش جریان دارد... پس به کوچه باغی از زندگی پناه می برم و از آرامشش، زیبایی اش و سادگیش مدد می گیرم، و «زندگی می کنم»؛ شاید روزی گوشه ای از این متن پیچیده را فهمیدم...
امکانات وب


بازدید امروز: 37
بازدید دیروز: 24
کل بازدیدها: 285414