تحلیل آمار سایت و وبلاگ تولدم نشان آن بود که... - ترجمه ی زندگی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ترجمه ی زندگی
قالب وبلاگ
لینک دوستان

 

به نام خدای رحمن و رحیم

سلام

-------------------------------

تولد هر کودک نشان آن است که خدا هنوز از انسان ناامید نشده است...
رابیندرانات تاگور


خدایا!
وای بر من اگر از خودم ناامیدت کرده باشم...

اما ای امان من لا امان له!
هرچه باشم هنوز هم عاشقم...

دستانم را عاشقانه بفشار تا باز هم در من همان کودک پاک را ببینی...

-------------------------------

پ.ن.
در عالم پیشین مُردم و در این دنیا متولد شدم؛ در دنیای جدید بودنم را شادباش گفتند.
از این دنیا که بروم چه؟ در سرای جدید ورودم را جشن خواهد گرفت؟! یا...

پ.ن.2.
اگر این پست رو چهل و چند دقیقه زودتر می زدم در تاریخ درستش ثبت می شد.


[ شنبه 89/12/28 ] [ 12:45 صبح ] [ گویای خاموش ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

در ترجمه به مشکلی که بر می خورم، آن قدر با کلمات دست و پنجه نرم می کنم تا سرانجام پیروز شوم. در ترجمه ی زندگی ام اما... نمی دانم... پیچیدگی متن زندگی متحیرم کرده... متنی آن قدر گویا که لحظه لحظه اش را حس می کنم، و آن قدر خاموش که پی بردن به معانیش بصیرتی می خواهد که ندارم... اما می دانم نباید تسلیم شد؛ باید «زندگی کرد» تا بتوان ترجمه اش نمود... باید به جایی رفت که حیات به معنای واقعی درش جریان دارد... پس به کوچه باغی از زندگی پناه می برم و از آرامشش، زیبایی اش و سادگیش مدد می گیرم، و «زندگی می کنم»؛ شاید روزی گوشه ای از این متن پیچیده را فهمیدم...
امکانات وب


بازدید امروز: 20
بازدید دیروز: 11
کل بازدیدها: 284876