• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : پراکنده گويي!
  • نظرات : 4 خصوصي ، 18 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + عططططططف به کامنت قبل 
    منظورم خودم نبودم که ...منو که ديدي اصولا وسط اس ها به ملکوت مي پيوندم :)) داد هم نميشنوفم!:)) راحت باش p;
    پاسخ

    سلام

    مي دونم بابا شوخيدم ;)))))
    چقد گفتم برو بخواب! همه رو زابرا !! کردي نصفه شبيp;
    پاسخ

    ههههققققققق، خو باشه ديگه نصفه شبي زابرات! نمي کنم :)))
    + رب 
    کجايي؟
    پاسخ

    سلام

    هستم همين جام. کامنتاتو همون ديشب خوندم اما نشد بجوابم..

    سرم مي درده، نه که ديشب زيادي داد زدممممممم :دييييييي :پي
    در راستاي اين اخلاقيات و ريا کردنت تو اخلاقيات:(خييييييييييييييلي پيييييييييييييييييييي:))) خواستم بگم نمدونم چرا من انقد جالب و شيرين دارم اخلاقيات و له ميکنم :)))
    ديدي وقتي از يچيزي منعت ميکنن بيشتر ميري طرفش؟ حالا منم چندوقته تو يه جو خاصي بايد يچيزايي و بدونم و نگم جاي ديگه اي...ولي برعکس انگار اصن اگه نگم خفه ميشم!:)) همش ميخوام همه چيشو بگم! (نود درصدشم تو وبم گفتم :))))))))
    پاسخ

    مي گم خو بيا صد درصدشو در گوش خودم بگو سبک بشي ديگه اخلاقياتو بيش از اين زير پا نذاري! ppp:)))))))
    وب عوض نکردنت کاملا جنبه اي از زندگي/شخصيت/خصوصيت اخلاقيتو نشون ميده.
    عطططططف (P;) به مدل نشستنت تو قطار.

    امضا: ترانه اي که پا در کفش روان کرده بود!
    پاسخ

    آره دقيقاً!
    يني خودمم کاملاً به اين قضيه واقف مي باشم! :))
    در مقابل هرگونه تغييري مقاوم هستم؛ و مهم تر از اون، به شدت وابسته و دلبسته هستم به داشته هام.

    عطططططف بع مدل نشستنم تو قطار! :))))
    هههه آره کنجججکاااوي! چه بانمک، الان دقت کردم:) بعضيا تا حد سوراخکاوي پيش ميرن :))

    .....................................
    چقددددددددددددددددددددد اين شعر محمدعلي بهمني قشنگهههههه:)
    بعععضي وقتا سليقه ت خوبه هااااا PPPPPP:)))))


    پاسخ

    سلام

    سوراخکاوي؟ خخخخخخخ
    :دي


    آره خب فقط بعععععععععضي وقتا! ايش! :)))
    + رواني 
    خدايي جمله بندي کامنتمو نگاه
    پاسخ

    هوم؟ مگه چشه؟
    اينکه فعال نيستم همش بخاطر بي ادسلي توئه ها
    ايش ايش
    چه وعضشههههههه

    الااقل وبلاگتو عوض کنيم يه کم شاد شيم :))
    پاسخ

    سلام

    بابا من که با دايل آپ هم همچنان با پشتکار تمام هستم! :))))))


    هههههههه خو بريد با يه چي ديگه شاد بشيييد p:))))))))
    به نام خدا
    سلام
    "تا تاريخش رو ديدم ياد حرف روان و تأييد گلاب افتادم که: به دلم مونده گويا وبلاگشو عوض کنه! :دي

    خدايي وبلاگ من ننه ي وبلاگ همه تونه هاااااا! :دي"

    نه حيفه بچتون رو تا اين سن زحمتشو کشيدين، رهاش کنيد :دي:)

    مي‌دونيد چه دفترچه خاطرات با ارزشي مي‌شه براتون؟

    داريد کم کم موفق مي‌شيد همه رو پارسي بلاگي کنيدا. نمونه‌ش همين vf :))

    البته فکر کنم فقط ياد حرفاي دوستاتون افتادين:)

    پاسخ

    سلام

    نه بابا من که وبلاگمو ول نمي کنممممم :))
    ما که غيبت نکرديم :(
    پاسخ

    سلام

    جااااااان؟! مگه من گفتم غيبت کردي؟!! Oo !!!!

    منظورم از پ.ن. کاااااملاً شوخي بود خو..
    اصل مطلبش رو هم در درجه ي اول پيکانش به سمت خودمه :(
    و اين که يه چيزايي يه مدته رفته رو اعصابم، اين شد که اينو نوشتم..

    آخه اون شکلک :( چيه که گذاشتي؟؟ هوم؟ :(
    + رب 
    خخخ خسته نباشي :)) مرسي پيشنهاد!:))

    ..................
    چقده نماز نماز ميکنه اين گوياااا ايششششششش pppppppppppppppppppp;
    پاسخ

    پيشنهاد خوبيه هااااااا؛ تازه وارد فاز ترجمه هم مي شه، مي تونيم پروژه ي مشترک کار کنيم! :پي

    ..............

    آره ديگه، بالاخره بايد يه طوري بهتون بفهمونم چقد آدم خوبي هستم يا نههههههههه؟ :پييييييييي
    وب منو بده مترجم گوگل انگليسي ميشه :دي
    پاسخ

    يني دلم شاااااااااااااااااد شد از اين پيشنهادت! :دييييييييييييييييييييييييي
    اي خدا مردم از خنده! :))))))))))))))))))
    + vf 
    تو دوستان ، آشنايان غريبگان ،... کسي و ميشناسي وبلاگ داشته باشه به انگليسي؟
    :s
    پاسخ

    نه گلم هرچي فکر مي کنم هيچ وبلاگي يادم نمي ياد :(
    + رب 
    چرا روزانه نوشت نداري؟ من ميخوام بدونم خو چخبر شد اومدي و رفتي خوووو
    حالا بگو اصن فضول! ولي موخوام بدونم خو
    دفاع کردي؟:دي :پي :فرار :خخخ
    پاسخ

    اي بابا فضول چيهههههه! گير دادي به اين کلمه چرا؟! :دي

    يه مدل خاصي بود اين سفرم که..
    يني از اول دِشارژ بودم تا آخرش.. :|
    دِشارژ بودن هم که نوشتن نداره :|
    بيشتر غار تنهاييم بود تا اين که کار خيلي خاصي بکنم..
    اما حتي غار خوبي هم نبود..

    نمي دونم چرا يه جورايي حالم از خودم به هم مي خورد همش Oo ! ربطي هم به کارام نداشت.. کلاً بد بودم.. :|


    آرههههههه! دفاع کردم اما نگفتم که شيريني ندم :پييييي خخخخخخخخخ!


    لوزگال گاهي آدمو يه طوري مي پيچونه که آدم هيچ رقمه حتي نمي تونه از خودش دفاع کنه! :|
    آخخخخخخخ که چقد له مي باشم..
    يه حرفي بود که بهت گفتم ناخواسته رفت رو اعصابم، خب؟ ببين واقعاً ناخواسته بود و من واقعاً گله اي ندارم.. اما يه طوري فکر و ذکرم رو پيچيده توي هم که ديگه...
    ههههههههاخخخخخخخ...
    + رب 
    هاي
    شماره 3 عطف به چيه؟
    واااا خو ميخوام بدونممممممم وااااااااا
    خودت کنجججکاااوي آدمو تحريک ميکني بعد به ادم ميگي فضوووول؟؟؟؟؟؟؟؟؟وااااااا

    :پييييييييييي
    پاسخ

    سلام

    :))))))))))))))))
    من غلط بکنم بگم فضول! چرا حرف تو دهن آدم مي ذاري! :))))

    يه چيزي بگم؟ نه خب دو تا چيز مي گم اصن!
    يکي اين که... نه خب اين اولي رو حالا نمي گم، بعداً شايد در گوشت گفتم! خخخخخ
    دوم اين که، اين طوري که نوشتي کنججججکااااااوي، براي اولين بار توي عمرم با دقت بيشتري به اين کلمه نگاه کردم و متوجه ريشه ش شدم!!! مسخره نکن خب :دي، اما جدي تا حالا به عنوان يه کلمه ي مرکب بهش نگاه نکرده بودم خب! :|
       1   2      >