• وبلاگ : ترجمه ي زندگي
  • يادداشت : قطار، مي رود آهسته روي ِ ريل دلم... (2)
  • نظرات : 5 خصوصي ، 42 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3      >
     
    سلام
    زيبا مي نويسيد
    پاسخ

    سلام ... متشکرم :)
    خوب ببينين آبجي خداوند بين بنده هاش هيچ فرقي نميذاره
    هيچ ادمي اتفاقي و يا با معجزه خوشبخت و يا پولدار نميشه ، قطعا يه تفاوتي در راه انسان خوشبخت و بد بخت هست ، آدم بايد بتونه يک خلاء درون خودش ايجاد کنه و تو اين راه بخدا اعتماد کنه تا بتونه خوشبخت بشه ، خداوند از روي کينه اون فرزند را توي يک خانواده قرار نميده و کسي هم تاوان اشتباهات پدر و مادرش را پس نخواهد داد
    ايني که من دارم توضيح ميدم نه اينکه مشکلي با اختلاف نظر داشته باشم نه ، بخاطر اينه که شما از دوستان مهم و قابل احترام من هستين و وقتي مطمئين هستم که يه جا ممکنه اشتباه کنين قطعا پا فشاري ميکنم که بتونم نظرتون را عوض کنم
    البته ببخشيدا
    دي:
    پاسخ

    خب مي شه هم اين طوري قبول کرد که شما بهتر بود با اون قاطعيت و بدون هيچ توضيح اضافه اي اون جملات رو نمي گفتيد :)) البته ببخشيدا :دي .. و اين که من اصلاً نگفتم خداوند از روي کينه کاري مي کنه!.. اما در مورد جمله ي بعدتون، اتفاقاً به چشم خودم ديدم که فرزند داره تاوان اشتباه والدينشو پس مي ده.. (حالا اين گاهي هم مي تونه به دست خود اون فرزند عوض بشه، اما گاهي هم...) منظورم لزوماً درباره ي فقر نيستا. // باز هم مي گم، من اينارو که مي گم، نمي گم که هميشه همين طوره! و اينا دليل نمي شه که آدم سستي خودش رو گردن شرايط بندازه! منتها مي گم واقعاً گاهي هم اين طوري مي شه.. و البته پشت همه ي اينا لابد حکمتي هم هست و حتماً هم خدا جاي ديگه جبران مي کنه (اين دنيا هم نشد اون دنيا جبران مي شه ايشالا)، اما دليل نمي شه قبول کنم همچين چيزايي که گفتم هم اصلاً وجود نداره.
    سلام
    ببينين آبجي خداوند خيلي بزرگ و مهربونه ، تو اين دنيا هيچ کسي هيچوقت طعم خوشبختي را نخواهد چشيد ، شما با يه نگاه به زندگي همه افرادي که ميشناسين متوجه اين حرف ميشين ، بخصوص اون کسايي که سنشون بيشتره ، زندگي شده انتظار واسه رسيدن به مرحله بعد؛ دوران جهالت هيچ فرقي نداره که طرف بچه ش را زنده به گور بکنه و يا با همسرش مثل کالا برخورد کنه و يا حق ديگران را پايمال بکنه ، اون دختر اهوازي که به قول شما به زور به عقد پسرعموش در مياد هيچ فرقي با بقيه آدمهايي که تو زندگي فقط همديگه را تحمل ميکنند نداره ، همه مادران و پدران ما تو زندگياشون فقط همديگه را تحمل کردند ، درسته که هيچ مشکل خاصي بينشون نبوده و به ديد خيلي ها خوشبختند ولي تو اين زندگي ها يه نفر داره از خود گذشتگي ميکنه ، پس هيچ فرقي نداره آبجي حالا چه خودمون انتخب کرده باشيم و چه ديگري حالا چه جبر باشه و چه اختيار ، زندگي توي اين دنيا خيلي کوتاهه همونطوري که تالان به يه چشم بر هم زدن گذشته و ما متوجه نشديم
    پس قضيه خيلي پيچيده تر از اين حرفهاست ، من هميشه براتون ارزش قائل خواهم بود
    پاسخ

    سلام ... بله درسته، منتها حرف من چيز ديگه اي بود؛ اين که شما گفتيد آدم خودش انتخاب مي کنه بدبختي رو، خودش انتخاب مي کنه فقر رو، من گفتم موافق نيستم چون هميشه هم اين طوري نيست. وگرنه روي بقيه ي صحبت ها نظر خاصي ندادم و گفتم تا حد خيلي زيادي موافق هم هستم. / نظر لطفتونه، به هر حال تا حدودي اختلاف نظر هم هميشه وجود داره. موفق باشيد.
    سلام آبجي
    تالا شنيدين که ميگند زندگي اختياره و نه جبر؟؟؟
    خوب ايني که يکي تويک محيط فقير به دنيا مياد چون انتخاب خودش بوده
    اتفاقا کسايي که توي خانواده هاي فقير به دنيا مياند شانس رسيدن به سواد بالاتري دارند ، منظورم سواد کماليه
    چون تو سختي ها آدم راحت تر فکرش به اين سمت ها ميره يعني به قول شاعر تا نباشد دروغ راست کي دارد فروغ ، قضيه ش طولانيه ايشالله بعدا ميگم
    پاسخ

    سلام ... بله شنيدم، اما از تئوري که خارج بشيم، خيلي وقتا در عمل اين طور نيست.. برام حديث و آيه نداريد، خودم مي دونم، اما يه چيزايي واقعاً تقصير برخي نيست.. مي گيد يارو انتخاب خودشه توي فقر دنيا بياد؟! حالا اين که اون فرد بزرگ بشه خودش مي تونه زندگيشو تغيير بده صحيح، اما بدبختي هايي که توي بچگي مي کشه چي؟! يا آدم خودش انتخاب مي کنه توي خانواده اي دنيا بياد که مثلاً پدر معتاد و اهل کتک کاريه و پولي هم درميون نيست؟! يا دختري که به «اجبار» به ازدواج يه بابايي درش ميارن که اصلاً دلش نمي خواد.. توروخدا نگيد خب بله نگه! منظورم خانواده هايي مثل شما و ما نيست! مثلاً شما مي دونيد ع.ر.ب ها تا همين چند سال پيش مثل زمون جاهليت زندگي مي کردن؟! (حالا هم توي روستاها و حتي شهرهاي کوچيک شايد همون طور باشن)؛ يه چيزي حدود 15-20 يا حتي 10-12 سال پيش، من توي اهواز مي شنيدم حکايت دخترهايي که به زور مي خواستن بدنش به پسرعموش.. يکي از اين دخترها روز عقدش بله نگفته بود، با همون لباس عروس آتيشش زده بودن! (حدود 20 سال پيش)؛ يا يه دختر ديگه حتي حاضر نشده بود سر سفره عقد بشينه، پدرش توي حياط خونه بنزين ريخته و آتيشش زده بوده، و مادر دختر که نميدونسته نبايد روي آتيش ِ بنزين آب بريزه، آب مي ريزه که بچشو نجات بده، سوختگي شديدتر مي شه.. مي رسوننش بيمارستان، بعد که مرخص مي شه اينقدي حالش بد بوده که تمام بدنش عفونت ميکنه و گوشه ي خونه مي ميره.. (حدود 10-12 سال پيش)؛ دختري بسيار با کمال و جمال، مي دنش به پسرعموي بي سواد لاتش، بعد يه مدت طلاق مي گيره، اونم در اوج جواني و زيبايي دختر.. پسرعمو از لجش تا مدتها حواسش به رفت و آمداي خانواده دختر بود، و تا خواستگاري براي دختر جوان ميومد مي پروندش! (20وچندسال پيش)؛ از اين مثال ع.ر.ب ها زياد دارم. اينا چه اختياري تو بدبختيشون داشتن؟/ از فقر گفتيد؟ خب تکليف دوقلوهايي که از وقتي دنيا اومدن يه پدر رواني داشتن که مادرشون و خودشونو کتک مي زده چيه؟ پدري که هرچندوقت يه بار غيبش مي زنه، که چيزي خرج خانوادش نمي کنه؛ بچه هايي که لباس دست دوم مردمو بايد بپوشن و نون شب ندارن، که مريض شدن از فقر و خرج درمانشونو بايد با کمک هاي مردم تأمين کنن.. اينا مقصرن؟! (اين مال همين الآنه!)؛ اينقد مثال دارم که../ من براتون احترام زيادي قائلم، اما در اين زمينه چندان باهاتون موافق نيستم.
    سلام اتفاقا ايني که عرض کردم 100% درسته آبجي
    پاسخ

    سلام ... با عرض معذرت باهاتون موافق نيستم.. نمي گم هميشه ديگران مقصرند، نه؛ اما گاهي اوقات هم تقصير خود آدم نيست. يه نمونه ش همين فقره، که گاهي تقصير خود فرده و گاهي نه.. يا خيلي مثال هاي ديگه. شايد بگيد مثلاً اگر کسي مظلوم واقع بشه تقصير خودشه و نبايد بذاره بهش ظلم بشه! (اينو فقط در مورد فقر نمي گم، اتفاقاً موارد ديگه بيشتر مد نظرمه)؛ اما در اين مورد هم (نمي گم هميشه، اما گاهي اوقات) فرد مقصر نيست.. گاهي اين قدر ظلم محيط ناجوانمردانه و از موضع قوي اي هست که آدم نمي تونه کاري بکنه.
    + رب 
    اسم شوکولاتش چي بود؟ميخوام دفعه بعدي ازت نگيرم :p

    پاسخ

    شکلات خرسي! :پي
    سلام
    خوب بنده که ماشاله ميگم چون خودم قدرت حافظه م تو دنيا بي نظيره البته من علاوه بر حافظه سعديه خوبي هم دارم ولي نميدونم دقيقا به چه کاري مياد
    در کل طبق اون چيزي که من ميدونم ماها به دنيا اومديم که خوشبخت بشيم و اگه کسي خوشبخت نيست مشکل خودشه ، البته هستند کسايي که با بي پوليشون هم احساس خوشبختي ميکنند، يادمه بچه که بودم دو دسته آدم پولدار ميديدم ، ميگفتم خوب اينکه آدم خوبي نيست چرا پولداره؟؟؟ ميگفتند که چون آدم بديه خدا بهش ميده که پيشش نياد ، بعد يه آدم هم ميديدم که وضعش خوبه و آدم خيلي خوب هم هست ، ميگفتم خوب اين چرا وضعش خوبه؟؟؟ ميگفتند خوب معلومه چون آدم خوبيه ديگه ، اين وسط آدمهايي مث ما البته دور از جون شما حکم هويج را داريم ، يعني نه اونقدر بديم که خدا بهمون پول بده و نه اونقدر خوب که خدا بهمون پول بده ، هر چي هم زور ميزم اونطوري که همه ميخواند نميتونم خوب بشم که ، چند وقته زده به سرم آدم بدي بشم بعد وقتي خدا بهم پول داد بگم خدا جونم دروغ گفتم !!!!
    دست خالي فقط به درد زدن توي سر ميخوره و بس
    پاسخ

    سلام ... موافق نيستم با اين که کسي که خوشبخت نيست حتماً تقصير خودش باشه.. (گاهي هست و گاهي نيست).. اما بقيه ش رو جالب گفتيد.
    + رب 
    "اي جييييييييغ! سيستمم بره رو هوا يقه تو رو مي چسبماااااااا :))"
    :)))))))))))نه ايشالله چيزي نميشه ..حتما برق رفته ، برق اضطراريشونو روشن ميکنن

    حالا چه خبر ازونور؟:)))))
    پاسخ

    آهاااااااااان! مي دوني چه خبر از اونور؟ خب اين که قبل از پکيدن پرشين، وب تو واقعنم فقط يه صفحه سفيد باز مي شد! يني از يکي دو ساعت قبلش رب انار هم خودش مشکل پيدا کرده بود! که اونم يحتمل از کد قالب جديدت بوده! هي بهت مي گم از دست دوستاي ناباب شکلات (قالب) قبول نکن، هي گوش نمي دي! ppppppppp:)))) / الآن هم که مي رم کماکان همون صفحه سفيده س.. اما اون يکي وبي که گفتم بلاکش رو برداشتم درسته! يني مشکل پرشين هم که حل بشه، بايد بري قالبتو عوض کني که صفحه سفيده بره :))
    يا خدا
    من ادامه مطلب را نديده بودم
    دوتا حدس ميشه زد
    1- يا اينکه شما سرعت تايپتون خيلي بالاست يعني يه چيزي در حد من
    2- يا اينکه شما از روزي که توي قطار بودين داشتين تايپ ميکردين
    در ادامه بايد بگم بعضي رويدادها از يه زاويه خنده دار هستند و از يه زاويه گريه دار
    بايد ديد به حال چه کسي بايد گريه کرد و به حال چه کسي خنديد
    امروز داشتم قيمت ماشينهاي توي بازار را ميخوندم ، بعد برام سوال پيش اومد که بايد بخندم يا بگريم؟؟؟
    کلا يه ضرب املثل معروف هست که ميگه تو مو ميبيني و من ريزش مو
    پاسخ

    سلام مجدد ... اين که توي کامنت قبل نوشتيد يه عده دستشون به دهنشون مي رسه و يه عده نه، فکر کردم ادامه مطلب رو خونديد که اينو مي گيد.. آخه.. خب، من البته هرچيزي که توي اون سفر اتفاق افتاده بود رو نوشتم و اصلاً قصد مقايسه نداشتم، اما به طور ضمني دقيقاً همين دو دسته اي که شما ازش اسم برديد با هم مقايسه شدن.. بچه اي که نداشت و براي يه چيز کوچيک نيم ساعت تمام به مادرش التماس کرد، و مادري که شرمنده ي بچش بود..؛ و بچه ي توي قطار که خداروشکر حسرت چيزي به دلش نبود، و مادري که پيش بچه ش سربلند بود... درد داره اين قصه هاي واقعي ِ زندگي، درد داره به خدا... // هه هه، نه خب اينو توي سه قسمت (سه مرحله) نوشتم، و البته سرعت تايپمم خوبه! :)) از توي قطار هم ننوشتم، پس مي تونيد به حافظه م يه ماشاءالله جانانه بگيد :پي (لاحول ولا قوة الا بالله :فوووووت)
    قطار
    خيلي باحاله توي همون قطار يه سري آدم هستند که دستشون به دهنشون ميرسه و يه رسي که دستشون به دهنشون نميرسه و باز هم يه سري ديگه که دستشون از دهنشون هم رد شده ، خلاصه هيچ چيز بي علت نيست ، هر روز که بزرگتر ميشم فهم يه سري چيزها برام مشکل تر ميشه ، کاش منم ميتونستم خودم را بزنم به کوچه علي چپ و خودم را راضي کنم ولي نميدونم چرا از بچگي با اون کوچه حال نميکردم؟؟؟
    نميدونم حس و حال آدمهاي خيلي ديوانه را دارم يا خيلي عاقل!!!
    خلاصه که زندگي شده فقط تحمل کردن چه توي زندگي بين زن و شوهر و چه توي زندگي روزمره ماها ، هيچ عشقي در کار نيست نه بين زن و شوهر و نه بين دو دوست
    اصلا فکر کنم شبيه عقلم تعطيل شده
    بيخيال اصلا
    پاسخ

    سلام ... مي خواستم در جواب اين کامنت يه چيزي بنويسم، اما يکجا در جواب کامنت بعديتون جواب مي دم.
    + رب 
    ميخوام تو موزيلا رب انار و بيارم نميذاره ..ميگه بلاک شده ...بعد اون تيکه پايين قسمتي از متنشه!oO
    و اين:
    45 domain(s) appear to be functioning as intermediaries for distributing malware to visitors of this site, including parmissms.com/, adsready.com/, persianblog.ir/.
    پاسخ

    اي بابا! خو چرا؟ پايين هم گفتم، از يه ساعت پيش کل پرشين همچين شده! :|
    + رب 

    Has this site acted as an intermediary resulting in further distribution of malware?

    Over the past 90 days, persianblog.ir appeared to function as an intermediary for the infection of 129 site(s) including masuod-korosh.persianblog.ir/, arsenal-2010.persianblog.ir/, comments.persianblog.ir/.

    پاسخ

    سلام ... ع! اتفاقاً از حدود يه ساعت پيش آنتي ويروسم وب هاي پرشين رو بلاک کرده! همه رو هااااا! بعد خو من فک کردم پرشين که نمي شه همه ش مشکل داشته باشه، گفتم لابد پرشين موقتي قاط زده، درنتيجه وب تو و يه وب آشناي ديگه رو از حالت بلاک درآوردم! اوا يه وقت منهدم نشه سيستمم! |;) .. هرچي هست حتماً پرشين رفعش مي کنه ديگه.. يني يه همچين سايت گنده اي که نمي ذاره بره رو هوا.. اي جييييييييغ! سيستمم بره رو هوا يقه تو رو مي چسبماااااااا :))
    + رب 
    اون تيکه که از پفک خوردن بچه هه گفتي قشنگ داشتم قيافه شو تصور ميکردم ...انقددددددد بدم مياد ....انقدددددد ميره رو اعصابمممم!
    اصنم برام فرق نداره کي باشه بزرگ باشه يا کوچيک:/

    نميدونستم واگن هاي مخصوص خانوم هم داريم ..چقد خوب

    بعد خو گناه داشت آقاهه خو..نميدونم چرا درحين نوشته ت دلم براش سوخت ..حالا يا اشتباهي گرفته بوده يا چون جا نبوده ..بهرحال مجبورشده بوده ديگه ...بهرحال گناه داشت :)))

    اون تيکه اي که سر نماز چراغ گوشي و روشن کردي هم کلي :قلب :کيس!
    همين چيزاته که آدم و ديفونه ميکنه ديگههههه :)
    پاسخ

    سلام ... واگن مخصوص خانوما نداريم، کوپه ي مخصوصشون هست :) يني تو کوپه هاي ديگه ي اون واگن مرد، خانواده، و همه جور آدمي هست. اما ظرفيت بعضي کوپه هارو به خانوما اختصاص مي دن؛ وگرنه که سفر با قطار خيلي سخت مي شد، به خصوص شب هاش. / هه هه فک کنم خيلي بي رحمانه درباره ش نوشتم، نه؟ :دي خب به هرحال يه مدلي بود که لجمو درميورد :دي (هيکلشم خرسي بود :پي) / اوا ممنون.. دونخطه شکلک لپ قرمزي ;) :-*
    + رب 
    ديروز پستت و کامل خوندم ..نميدونم چرا آخرش انتظار داشتم ادامه داشته باشه ...کاش با قطار سفر کل دنيا مي رفتي هي برامون قطار نوشت ميذاشتي ..درسته خودت اينارو تجربه کردي ولي خوندنش برا من کلي نکته داشت ...قشنگ بود مرسي
    پاسخ

    سلام ... ممنون، اين که ترانه اون همهههههه متن رو بخونه و بگه کاش ادامه داشت يني بايد خيلي ذوق کنم ;)) :) // به اين خاطر انتظار داشتي ادامه داشته باشه که خب زندگي ادامه داره ديگه.. هم زندگي من و هم زندگي همسفرام.. بازم ممنونم :)
    + رب 
    نمتونم خو...نبابا ديرکاذين که نه همسرش..به منتش نميارزه:))))
    يني ممکنه ويروس به نت من کار داشته باشه؟جدي ممکنه؟
    پاسخ

    سلام ... نمي دونم والا، بالاخره بايد ببريش دکتر بگه چشه ديگه :)
       1   2   3      >