سلام ... بدون طناب نامرررررررررد؟! D:

سلام ... به به!!! ببين کي اينجاست! :) خب خانومي نمي تونستي يه سه چهار سالي زودتر بگي ما اينقد گيج و منگ نمونيم؟! :دييييييي ديروز مي خواستم به شقايق اس بزنم درباره ي هويتت بپرسم (:پي)، ديگه گفتم صبر کنم خودت بگي؛ که خب گويا تصميم گرفتي اين گويا رو روشن بنمايي ديگر! :دييي ... خوش اومدي عزيز، بازم بياي اين ورا، يني نره تا سه سال ديگه هاااااا! ;)

سلام ... باز خوبه تو قبلاً رفتي... ما چي بگيم.. :( /// بلي جدي مي گويم! :دي صباااااا؟! کسي مسخره نمي کرد که! oO! هههه! دوران بي نقطه اي! :ديييي خيلي بامزه بود! يني وقتي اون همه شين رو سين مي خونديم، يه جور بامزه اي مي شد، مث يکي که داره کلامي (و نه نوشتاري) صحبت مي کنه و شينش مي زنه! :دييييييي ... آخي صبا، ديشب ياد پارسال همين موقعا بودم (مي دونم اس ام اسي هم گفتم بهت :دي)، دلمان تنگ گشت همي!

سلام ... عرض کنم خدمتتون کههههه... خببببب، اوايل عمر اين وبلاگ بود (حدود سه سال پيش) که شما اومديد و اينجا کامنت گذاشتيد، بعد منم بازديد به جا اوردم و پرسيدم ببخشيد شما؟! ليکن هرچه مراجعه کردم وبتون جوابي دريافت نکردم.. پس اکنون مجدداً تکرار مي کنم، ببخشيد، شما؟! :دييييي ........ از لينک هاي وبتون و کامنتايي که خوندم (قديمي و جديد) کاملاً مشخصه که شما نيز از تبياني هاي عهد دقيانوس مي باشيد! ;))) اما هرچي فکر کردم به جايي نرسيدم که کي هستي؟! لطفاً پاسخ داده و گويايي را از اين گيجي چند ساله رهايي بخشيد! :ديييييي

سلام ... حس امروز صبح زود عازم کربلا شد :) ... اتفاقاً ديشب بهم گفت که براي همه پيام گذاشته، اما ازم خواست اگر از کسي حلاليت نطلبيده، من از قولش عذرخواهي کنم و حلاليت بطلبم، گفت خيلي يهويي شد. ... راستي تو وبشم نوشته :) .. هه ههه ما خودمونم منتظر سوغاتي هستيم، شوما برو ته صف مادر! :پييييي //// صبااااا؟ يه کم پيش داشتم جواب کامنت قبليو مي دادم، يکي دو بار به جاي شين اشتباهي سين تايپ کردم، يه بارم توي جواب همين کامنت؛ يهو ياد اون روزا افتادم که کيبوردت شين نداشت... هههههههيييييييي روزگار، چقد بانمک مي‌حرفيدي! :) ههههيييييي، چه روزگاري بود اون ايام! :)

فکر کنم يه 6-7تا کامنت ديگه از همين اطلاعيه رو حذف کردما.. پيشنهاد مي کنم اول يه بار پيامتون رو دقيق بررسي و ويرايش کنيد، و سپس ثبت؛ که ديگه مجبور نشيد هر بار قسمتيش رو ويرايش و مجدداً ثبت کنيد. مجدداً به خاطر دعوتي که به اين برنامه ي قشنگ داشتيد ممنونم.

سلام دوست گرامي ... ممنون از دعوتتون، اميدوارم که سعادتش رو داشته باشم. و اين که.. همين يک بار که فرموديد هم کفايت مي کنه، ديگه نيازي نيست سه باره و چهارباره و پنج باره ثبتش کنيد :)

سلام ... واه، مگه چيه؟ ورزش به اين قشنگي و مفرحي! D: .. خب اون روز فقط مي خواستم داد بزنم و دمنوش و اينا، اما ايشالا فردا مي خوايم بپريم! مگه نه تران؟! :ديييييي ... منظورتون بادرنجبويه مي باشد؟ خب نمدونم، حالا يه چي مي خوريم ديگه.. من که چند وقتي مي شه گير دادم به چاي سبز و زيره، البته برا تو خوب نيست تران! :پييييييييييييييييي .. مي گم تران، بيا هرچه زودتر بريم، لااقل اسم يه دو تا دمنوش باکلاس ياد بگيريم! :پي اين بار که اومدم تهران بريم ديگه، اتفاقاً توي هواي سرد بيشتر مي چسبه! دست «کبلايي حس» (p;) و آنه و اينا رو هم مي گيريم مي ريم ديگه، خو؟

سلام ... با من کاري نداري شوما؟! :q

واه؟ چه خودشو هم تحويل مي گيره :دي ايراداي پارسي رو به حساب خودت نذار :دي ... سفر به خير و سلامتي گلم، همه مون رو دعا کن :)

سلام مجدد ... يه دنيا ممنونم :) سفرت بي خطر و پرثمر باد :) بووووس

سلام ... اين چه حرفيه؟؟ ايشالا به سلامتي مي‌ري و بعد از يه سفر دلچسب، زودي برميگردي پيشمون :)

سلام ... :ديييييييي ... خودتي! تنهايي چيه، خو تو هم قبلش بالا بودي، ديگه بانجيدي، نه يني جامپيدي پايين، الآن نشستي اون‌جا مي گي داد نزن و سنگريزه و فلان! :qqqqq

سلام ... بلي زيباست.. خواهش مي کنم من که کاري نکردم، از سهراب خان تشکر کنيد :دي :)

سلام ... بله خب، صاحب رب بسيار انديشمند و متفکر مي باشند، مگر شک داشتيد؟ (:دي